2777
2789

خواستگار من بوده من نمی دونستم چهار سال پیش پدرم بی دلیل رد کرد چون چشم خوشبختی من رو نداشت از قبل تر از اون من دوستش داشتم تا همین الان 

می خوام فراموشش کنم محیط کوچکه رد می شم محل کارش می بینم تابلوی سر در ساختمون عکسش تو پیج دوستام و اشنایان حرفش همه جا هست 

عصر یه دل سیر گریدم

می شه یه صلوات برای درست شدن کارم و ازدواج مناسب برام بخونی؟                                   در حال جوانه زدن برای بار هزارم .همه چیز از ذهن شروع می شه و توانایی این رو داره تو رو در خودش حبست کنه البته برای رسیدن به چیزی که می خوای می تونی تنظیمش کنی . در تلاش برای ساختن من بهتر 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792