2777
2789
عنوان

عروسی برادرمه منو دعوت نکردن

1570 بازدید | 60 پست

سلام پارسال عقدش بود 

من خونم خیلی خیلی دوره بهشون 

زایمانم کردم نیومد مادرم خانواده شوهرم همش میگن چرا نیومد مادرت گفتم مریضه و فلان بعد مساد الان بچم داره یه سالش میشه هنوز نیومده 

حالا عروسی برادرمه گفتم من میرم پیششون که بچمو ببینن شوهرم به مادرم زنگ زد گفت میایم 

امروز مادرم زنگ زد کجا میخای بیای نمیخاد بیای بچت کوچیکه 

گفتم پس به فکو فامیل چی بگم گفت به من چه 

من الان خسته ام حوصلع ندارم نه مهمون نه چیزی فقط میخام تنها باشم 

بماند که خیلی دلم شکست ولی از اونورم موندم به خانواده شوهرم چی بگم 

هرروزم تماس تصویری میگیرن باهامون یا میگن عکس دخترتو بفرست خانواده شوهرم

الکی برم مسافرتم نمیشه بگن تماس تصویری یا عکس از کجا عکس خونه پدرمو بیارم 

یا بگن گوشیو بده مادرت صحیت کنیم

انقد حرف شنیدم خسته شدم هرکسی میگه نمیخان مادرت نوه شونو ببینن

😔



من یک زنم چلچراغ خونه. گرما بخش زندگی.لبریز از ارامش و حیا.ارزش من خیلی بالاست اونقدر که نزارم تنم باعث لذت رهگذر بشه.زن یعنی شکوه یعنی قدرت یعنی تولد یعنی گریه ی فرشته هنگام افرینشم.زن باشیم چون زن یعنی همه چیز💞💖💞

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792