بزارین از اول براتون تعریف کنم مادرشوهر من یه عالمه نوه بزرگ و کوچیک داره که من با یکی از نوه هاش همسن و سالیم که بچه اون تقریبا ۸ماه بزرگتر از بچه منه ما باهم خیلی خوبیم و سعی میکنم هرموقع میرم خونه مادرشوهرم یا جایی بگم اونو بچش بیان که باهم بازی کنن ولی این مادرشوهر من یه کاری کرده که چشم دیدن اونا رو ندارم از بس این دوتا بچه فسقلی که تازه راه رفتن یاد گرفتن باهم مقایسه میکنه جلو همه.دماغ بچه من بزرگ نیست اما مدام تیکه میندازه میگه هر چی پول معیشتی که بهتون میدن باید جمع کنین این بزرگ شد بره دماغشو عمل کنه یا همش میگه بچه اون زرنگ تره فلان چیزو یادداره چون مادربزرگ های پدریش زرنگ بودن ما خانواده مون خنگ زیاد داریم این بچه ات خنگه به ما رفته
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
یا اگر حرف زذ گفت مثل ما خنگه بکو نه دیگه این به خودم رفته اصلا خنگ نیست شاید بقیتون خنکید ولی بچه من به خودم رفته باهوشه بعد در کمال پررویی صداش کن باهوش مامااااان