2777
2789
عنوان

دو شب پیش رفتم خونه کسی

444 بازدید | 34 پست

از قبل هماهنگ کرده بودیم .غذا پختم با مخلفات شیرینی هم گرفتیم برای اینکه تو زحمت نیفتن برداشتیم بردیم .من دیسک کمرم عود کرده بودو به زور اینور و اونور میکردم خودمو با این وجود رسیدیم اونجا خانومه میدونست من اوضاعم خوب نیست سبزی رو گذاشت جلوم پاک کنم ظرفیتی تو سینک هم افتاد گردن من خودشو با کار دیگه مشغول کرد اسباب بازیهای بچشم منو شوهرم از کف خونه جمع کردیم .غذا به چه خوبی به تشکر درست و حسابی نکرد.خیلی ناراحتم از رفتارش.اینم بگم مجبور شدیم بریم اونجا چون شوهرش به چیزی سفارش داده بود شوهرم باید براش می‌برد .این زن میدونست من در حد فلجم اما اصلا اهمیت نداد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اگه در حد سفارش بود حضور شما لازم نبود 

با نظرم خود ماها هم مقصریم گاهی تو اجازه دادن به طرف 

خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزه‌گان»شادمان شوند.                                               وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان!                من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم                                      💔همین قدر تلخ💔.                              
بعضی وقتا خودمون یکارایی می کنیم که بقیه بتونن هر جور دوست دا ن رفتار کنن از اولش شما غذا درست نمیکر ...

وجدانم قبول نکرد تو این گروهنی سر سفره شون بشینم.با اینکه ما برای انجام کار شوهرش مجبور بودیم بریم

خوبی که از حد بگذرد ، نادان خیال بد کند!!

 #یه_نصیحت‌_دوستانه‌🤔 می‌دونی رفیق؛حقیقتش‌ اینه که هممون‌ یه روزی پیر میشیم‌...نه چهره‌ای که الان داریم برامون می‌مونه نه این بر و بازو‌ و هیکلی‌ که احیاناً به هم زدیم!☝️اون روزی که این سرمایه‌ها از دست بره، دیگه فقط خاطره‌هایی که باهاشون‌ ساختیم مهمه‌...👈 اینکه‌ هیکل و قیافه و از همه مهم‌تر دلمون رو برای چی گذاشتیم وسط ؟؟❌برای رابطه‌های نادرست؟❌برای آدمای نادرست؟❌برای کارای‌ نادرست؟چند ثانیه خودِ پیر‌ و از رنگ و رو افتاده‌‌مون رو تصور‌ کنیم؛ چی از دست دادیم تو این‌ سال‌ها...؟؟ درست زندگی کنیم،همونطور که خدا ازمون خواسته...

وجدانم قبول نکرد تو این گروهنی سر سفره شون بشینم.با اینکه ما برای انجام کار شوهرش مجبور بودیم بریم

والا من بعد ده سال خونه‌ی داداشام نرفتم شام ناهاری. یکبارم دعوت نکردن  نه دلم راضی میشه بدون دعوت برم حق داری 

اگه در حد سفارش بود حضور شما لازم نبود با نظرم خود ماها هم مقصریم گاهی تو اجازه دادن به طرف

عزیزم داداشم یه چیزی از شوهرم میخواست شوهرم مجبور بود بره اونجا داداشم پشت گوشی اصرار که بیاید .شوهرم گفت هماهنگ میکنم قطع کرد من با خانومش تماس گرفتم خونه نبود فردا شبش ما رفتیم اونجا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

قصه ی عشق

گلziba | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792