مامانم کارش مزون لباس عروس هست همکارش بالای ۴۰ هست و مجرده خلاصه با مامانم خیلی صمیمی هست گاهی برای تعمیر لباس عروس میفرسته خونمون قبلا با اسنپ بود الان بابام از سر کارش میره دنبال لباس ها مامانم تمام وقت نمیره ولی اون خانوم تمام وقت میره برای همین گاهی شبا ک بابام بیاد میره لباس هارو میاره خونه حالا من نمیخام قضاوت بی جا کنم ولی یجوریه برام مثلا هی به مامانم اون خانوم میگه داداشم رو حیف کردی منظورش از داداشم بابام هستش یا نمیدونم داداشم جوان تر از تو مونده
یا گاهی که مامانم گوشیش رو جواب نده بابام زنگ میزنه یه اون خانوم یا گاهی ک اون خانوم به مامانم کار داره مامانم جواب نده زنگ میزنه به بابام یا با بابام هماهنگ میکنه که کی بیاد دنبال لباس یا اصلا نیاد
بعد بابامم موقع جواب دادن تلفن میگه جانم خانم فلانی
من نمیدونم چطور مامانم تحمل میکنه من اصلا حس خوبی ندارم ولی نمیخام قضاوت هم بکنم یا گاهی که مامانم با همکارش حرف میزنه بابام یهو میگه سلام منو هم برسون
یه حس بدی میگیرم کلا