رفتیم خاستگاری دختر خانومی خاستگاری تقریبا سنتی بود یعنی باهم دختر پسر در ارتباط نیستن ..بهمون قول دادن هی اوکی بود به ظاهر اما یک حرف های زده شد مارو ناراحت کردن.یکیش اینکه دختره به پسره گفته بود چرا شما انقد مارو کلافه کردین انقد پیگیر هستین البته بعدش ادعا کرد شوخی کرده اما خب جدی بود ...بعد اینکه وقتی رفتن آزمایش و جواب آزمایش کم خونی اومد و گفتن باید تکرار بشه یهو مادر دختره گفت ما منصرف شدیم دخترم نمیخواد خداحافظ...پدرم به بابای دختر هم گفت اون گفت زنم که بمن گفته دکتر اجازه ازدواج نداده گفته بود صبر کنید من اطلاع میدم یک هفته گذشته پدرش زنگ زد گفت چکار کردین چیشد بابامم گفت مگه همچی تموم نشده؟ مگه زنت نگفت دخترم نمیخواد گفت نه و فلان چنان کلی باهم حرف زدن تا بابام بهش گفت اگر دخترت واقعا میخواد تا ما بیایم برن تکرار آزمایش کنند گفت دوسه روز صبر کن اطلاع میدم ...خب یعنی پدرش بدون اجازه اونا زنگزده؟؟ پدرش یک شهر دیگه کار میکنه بعد اینکه داداشم میگه من دوسش دارم هنوز اما میترسم مادرش دخالت کنه بعدا میگه اگر زنگ زد و رفتیم آزمایش باید با دختره حرف بزنیم چی بگیم بنطرتون فایده داره؟؟ و اینکه دختره و مادرش سری قبل گفتن گوشی فلان و انگشتر فلانو لباس ساعت فلان برای نامزدی قرار بود اینارو ببریم برای نشونه بعد مدت طولانی عقد کنن خانوادم میگن ما در توانمون نیست واقعا میترسیم هزینه کنیم بهم بزنه زیر همچی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیزم احتمالا دختر خانم مشکل کم خونی داره و باید مدتی دارو مصرف کنه ببخشید ولی برادرت بی عقلی میکنه ه میگه من دوسش دارم مگه چی شده بینشون که دوسش داشته باسه؟ ما اگر بودیم بیخیال میشدیم