اصرار شوهرم برای مهاجرت و تردید و ترس های من

من به همسرت کاملا حق میدم 

اگر به عنوان یه ادم معمولی تو ایران بچه دار بشین آینده جالبی نداره 

درسته زبانش هم سخته ولی کلی ایرانی رفتن دارن باهاش کنار میان خودم دارم یه زبان سخت تر یاد میگیرم 

من بودم به حرفش گوش میدادم 

پنج سال المان بودم

مهاجرت به هیچ کجای دنیارو با وجود شوهر و بچه پیشنهاد نمیدم

بهترین کامنت

تحمل فرهنگ متفاوت و غریبی ودوری از خانواده رو داری؟؟

من ک مامانم رفته ی شهردیگه خیلی سختممممه چ برسه مهاجرت

خواستم برگردم درسم تموم شد یکم هم کار کردم دوست داشتم برگردم دلایل شخصی و سلیقه ایی

به ایرانی درجه دهم نگاه میکنن😑

من و تو برعکسیم

منم همسرم موافق مهاجرت نیست با اینکه سفر زیاد رفته و میره

مردها اتفاقا سخت ترن توی قبول کردن مهاجرت.... 

اینجا باید مثل یه زن خوب تمکین کنی و بری باهاش 😁 تا باشه از این تمکین ها باشه 😁😁

جالب بود👌👌🙏

یکی از اقوام کانادا زندگی می کنند برای دکتر رفتن (منظورم سرماخوردگی ساده نیس)و مسایل پزشکی مثل دندانپزشکی و .... میان ایران

پس دلیل نرفتنت تنبلی و ترس از شکست، هست بیشتر ؟

چرا هر دو به صورت جدا ؟ رشته تو بهتره ؟

مزایاش اینه شما درامدت خوبه و از نظر شغلی راحت تر به ثبات میرسی و  مواد غذایی نسبت به درامد یه کارگر تعریف شده و راحت میتونی گوشت و مرغ بخوری و غذای خوب داشته باشی

راحت میتونی ماشین قسطی بخری اونم برند خوب 

راحت میتونی سفر بری و ارامش اعصاب داری 

بچه دار بشی دولت تا حد زیادی ساپورتت میکنه و بابت مخارج نوزاد اذیت نیستی

یکی دیگ از بدیاش هم اینه حالا المان رو نمیدونم ولی هلند اینطوری بود ک شما خونه رو از صاحب خونه میگیری خونه خامه ینی چیییزی به اسم اشپزخونه وجود نداره و چندتا اتاقه و خودت باید کابینت بزنی و دراخر موقه رفتن هم باید ببریش با خودت چون نفر بعدی میندازه دور این هم یه سبک از خونه هاشه ولی یسری خونه هاش هم فکر میکنم یخچال و فر و فلان داره ک خب خیلی گرونتره ینی شما انتخاب میکنی بر اساس بودجه ات

اره همینطوره چون هم ایران ارزون تر میشه براشون همم نوبت های خیلی طولانی دارن حتی برای سرماخوردگی هم میگن مثلا دو هفته دیگ نوبتت میشه یکی از اشناهای ما توی کانادا مشکل کلیه داشت واولین نوبت دکتر برای ده هفته دیگ بود میگفت خب تا اونموقه من میمرم از درد ک

مگر اینکه مثلا اورژانس بیاد ببرتت