هیچ تلاشی نکرده تاحالا برام. خیلی بی قرارم ن اهمیتی میده نه چیزی ماهی یکبار همو میبینیم خیلی خسته شدم. فکرش ازدواج نیست .
از طرفی خاستگاری دارم که سه هفته حرف می‌زنیم اونم وضعش بد نیست. خانواده در جریانن
رفتم فالویینکای جفتشون دیدم. اینا رفیق مشترک دارن. الان با باید ازدواج کنم یا با همونی که میخامش بمونم
چیکار کنم خانما من خیلی حالم بده
این وابستگی منو داره له میکنه. انگار دوتا پارتنر ساده ایم یکساله موندم
ازدواج ازدواج ازدواج ،شوخی نکن با عشق و علاقه الکی با زندگیت،
ازدواج کن با خواستگارت
استارتر باهاش جدی صحبت کن اگه هدفش ازدواج نیست ازدواج کن ،منم موقعی که با اکسم بودم بخاطر اون احمق کلی خاستگار رد کردم
یارو قصدش ازدواج نیس بمونی چیزی عوض نمیشه برو دنبال بخت و سرنوشتت
ارررره بابا😂😂😂😂😂
بخاطرش افسردگی شدید گرفتم ،تا چند ماه دائم گریه بودم،هر لحظه از زندگیم زهر بود ،نمیتونم بگم چه روزای سختی رو گذروندم و فقط و فقط به خدا و امام زمان توکل کردم و واقعا آروم شدم ،الان اصلا برام مهم نیست ،خوشحالم که به نتیجه نرسیدم ،چون اون هم نمیفهمید داره چه غلطی میکنه و برنامه ای برای آینده نداشت
عجب شانس بدی داری که جفتشون همو میشناسن خخخخخ
خب مستقیم اول بهش بگو من خواستگار دارم مامان بابام اجبار کردن ازدواج کنم. ببین چی میگه . بعد ازش بپرس یه ساله با همیم هدفت چیه میای خواستگاریم یا نه . اگع گفت ندارم ندارم بگو باید جواب مامان بابامو بدی. دیدی نمیخواد بزن کات کن باهاش . بعد به اون خواستگارت اگه ادم حسابیه خوشت اومده مثبت بده
اما به هیییییییچ عنوان به خواستگارت مثبت ندی و بعد با اونم باشی. چون بعدا میاد به شوهرت میگه موقعی که با تو بود من باهاش بودم
اما بعدا میتونی بگی من قبل از اینکه به مثبت بدم با این به هم زده بودم.
تاریخ چت و اسکرین شات شاید نگه داره
