اسی به نظرت اگه تنهایی نری و بهش بگی من دلم میخواد باتوبرم بهتر نمیشه؟
شده یه هفته تا دم در هم نری و منتظر بشینی ببرتت یعنی نمیبرتت؟
اخه اینجوری هم نمیشه ک تو بری تنهایی
مگه سرکار نمیره؟
بهش گفته بودی میخای بری؟
شاید به خاطر این ناراحته
خوب کردی
محلش نذار
و برو خوش باش
چند بار که بگه دیگه خودش خسته میشه
من موندم بابام واقعا بد
بداخلاق بداخلاق فقط مامانم رو تحقیر میکنه رو من اثر گذاشته ازش بدم میاد با اینکه خیلی دوستم داره ولی شده بمیرم هم ازدواج نمیکنم
شوهرمنم همینه هیچوقت نمیره جایی خودش میگیره جمعه ها میخوابه یه ذره من وبچم سروصداکنیم توخونه عین سگ میشه
مثل شوهر من دیشب بهش زنگ زدم سرکار بود گفتم با دوستم برم بیرون گفت برو با روی خوش گفت برو
رفتم خوردیم به ترافیک زنگ زد گفت من خونه ام چرا نمیای پس گفتم خوردیم به ترافیک شدید گفت دروغ میگی شب ترافیک نیست فیلم ترافیک براش فرستادم اومدم خونه کلی دری وری بهم گفت گفت آخر عاقبتت هیچه ویلونی زن متاهل این موقع شب نباید ویلون باشه حالا من پسرمم همراهم بود دعوامون شد شدید گفتم من ازت اجاره گرفته بودم میگفتی نرو
ی بیرون برین بستنی بخورین ، ۱۰۰ تومن بیشتر نمیشه
یا ی چیپس بخرین تو خونه فیلم بذارین ببینید
ظهر جمعه ساعت یک رفتی خونه مادرت؟راستش منم باشم شوهرم روز تعطیلی ساعت یک بره شب بیاد خیییلی ناراحت میشم
