راستشو بخوای کمتر از یکسال
من عاشق بودم وحشتناک حتی با نماز شب کاری کردم خواستگاریم کردن خانوادش پسره عاشقم شد (مغرور بود زیادددد محل سگ ب احدی نمیداد)
تا کم کم فهمیدم آدم بدرد بخوری نیس
چقدر اخلاقش با خانوادش بده
چقدر خواهراشو کتک میزنه و بد دهنه
باباش حتی نمیتونه کنترلش کنه
چون پولداره خیلی اهل فخر فروشیه
خلاصه یجوری مهرش از دلم پاک شده از کنارم رد بشه نگاش نمیتونم متنفر شدم ازش