خیانت کرده بهم قبلا اما الان مطمنم که با کسی نیست چون زور زیادی زد که دیگه ترک کنه خیانتو و یکسال تمام تحت درمان بود پیش روانشناس
روانشناسه ام وقتی بهش مراجعه کردم فکر کرد حتما منو شوهرم رابطه عالی داشتیم و من بهترین بودم که اون خیانت کرده فکر میکرد شوهرم بخاطر تنوع طلبی خیانت کرده
اما بعد یکسال مشاوره رفتم پیشش گفت دخترم شوهرت بخاطر تنوع طلبی خیانت نکرده و برام گفت هرچی ک بودو و من قبول دارم اما متاسفانه از طلاق میترسم چون یبار این راهو رفتم کلی هزینه داره بدبختی داره سختی داره منت اینو اونو برا یه قرون دو هزار باید بکشی تو خونه پدر باید هر سختی رو تحمل کنی و ...
برا همینم از طلاق میترسم بچه هم دارم حاضرم هر چیزی رو تحمل کنم حداقل بچم یکم بزرگتر شه بتونم تنهاش بزارم مهریه هم نقل و نبات نیست گلم که بری همین الان بهت بدن سالی یه سکه اس که باید با بدبختی و دوندگی همونم بگیری
قبلا منم همچین تفکراتی داشتم که رفتم مهریه مو گذاشتم اجرا و قهر کردم رفتم خونه پدرم اما دیدم ازین خبرا نیست
منم تو خانواده تعصبی بزرگ شدم نه میزارن زن مطلقه کار کنه نه بیرون بره یه پسر چجوری میخواد عاشق من بشه