دقیقا، انقدر بددلی آدما برام عجیبه.
ما هم تو یک ساختمون با مادر شوهرم زندگی می کنیم شوهرم پسر بزرگتره و خیلی مواقع به مادرش کمک می کنه. چون پدر شوهرم خیلی سال پیش به رحمت خدا رفته.
حالا بازم میان میگن خانواده شوهر بدن و فلانن. من به عنوان تازه عروس اولش گارد داشتم ولی الان زندگیمو مدیریت می کنم و از اول من و شوهرم باهم اجازه دخالت ندادیم.
۱۳ ساله طبقه بالای مادرشوهرم
فشارای روانی ای که توسط مادرشوهرم و تاثیری که روی رفتار شوهرم با من داشت وحشناک بود
الان تازه یکساله که شوهرم آدم شده و اجازه دخالت نمیده
اونم تازه وقتی که برادر کوچکترش ازدواج کرد و رفتار اونو و احترامی که به زنش و خانواده زنش میذاشتو دید
و فهمید رفتار مرد چقدر روی احترام خانواده اش به زنش تاثیر داره
ولی خب جوونی من رفت تا این یاد گرفت
مستاجری خیلی بهتر از یه جا بودن با خانواده شوهره
خودم که مادرشوهرم اینا یه شهر دیگن ولی زنداداشم با مامانم زندگی میکنه مامانم میگه تند تند از جلوی درمون رد میشه که سلام نده یا میبینه ماداریم رفت و امد میکنیم تابلو وایمیسته بالا تو راه پله که ما بریم
البته مامام اینا دخالت هم دارنا نمیگم ندارن ولی اونم با احترام رفتار نمیکنه اصلا
مستاجرم اما بمیرمم با خانواده شوهرم زندگی نمیکنم
