دو هفته س قهر کردم اومدم خونه بابام . دو ماه پیش دعوامون شد شدید با شوهرم اون شروع کرد داد و هوار کردن اما من نه. موندم خونه خودم به خانواده مم چیزی نگفتم اما دو ماه تمام باهام حرف نزد بی محلم میکرد شبا میومد شام میخورد میخوابید پنجشنبه جمعه میرفت تفریح خودش جمعه آخر شب میومد .منم خسته شده بودم از این وضعیت گفتم بیا آشتی کنیم همه چیز و فراموش کنیم گفت نه دوسندارم باهات حرف بزنم .منم با پسرم اومدیم خونه بابام هر از گاهی پیام میده بخاطر بچه برگرد خونه.منم میگم تا تو درست نشی نمیام خونه.خانواده ش یکبار زنگ نزدن بگن چرا رفتی یا بیان دنبالم آخه با خانواده ش تو ی ساختمونیم.دلم خیلی گرفته بعد از ده سال زندگی این وضعیتمه. خانوادم میگن تا نیان دنبالت شوهرت نگه اشتباه کردم اجازه نداری بری. پسرمم بی تاب خونه س آخه خیلی وابسته خونه خودمونه شبا بی صدا تو بغلم اشک میریزه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خونه بابا یه برگ برنده اس،برا یه موقعیت تلخ و حساس ک انشالله هرگز پیش نیادبراتون
خنده از ته دل،اشک شوق،ذوق وصف نشدنی برات آرزو دارم☘️♥️ 🤍خدایا شُکرِت🤍 هربار که پشت سرمو نگاه میکنم، رد پای خدارو میبینم، سبز، پررنگ ،نمایان.... ♥️☘️میدونم از لحظه ایی که بوجود اومدم تا به این لحظه تو پشت و پناهم بودی ، بازم بمون ، اگر ناشکریتو کردم بزار به حساب سادگی و تنهاییم و خستگیم ،وگرنه خودتم میدونی تا عمر دارم مدیونتم خدا 🫂🤍