خیلی کلاسم پر جنعیته خیلی پیرام شیطونن، من هنوز سر خونه زندگیم هم نرفتم ولی ظهر میرسم خونه چنان خسته ام انگار کوه کندم. عاشق کارم بودم و هستم اما با این شرایط....
بیزارم و دلزده
نامزدم میگفت ما نیازی به حقوق تو نذاریم نمیخواد بری سر کار ولی دلم نمیاد هرگز کارمو ول کنم. من تقریبا ده سال سابقه دارم، حیف نیست؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
معلم بودن برخلاف تصور عمومِ مردم که میگن کارشون نیمه وقته همش تعطیلن آلودگیو سرما گرما عید تابستون محیط امنه فلانه .... اما واقعا شغل پرهیاهو و شلوغیه ، واقعا یه وقتایی من میگفتم کاش طرف کارمند یه شرکت خصوصی با ۳۰ تا مراجعه کننده ی عاقل و بالغ و دانا باشه تا اینکه ۴۰ تا دانش آموزی که آداب اجتماعیشونو کامل یاد نگرفتنو حرف عادی رو باید ده بااار تکرار کنی تا بفهمن مثلا مقطع ابتدائی ..... مادرم خاله ام و خیلی از اطرافیانم دبیر رسمی آموزش پرورش بودن و انصافا وقتی میرسیدن خونه ظرفیت ۳تا جمله ی ما رو نداستن همش میگفتن توو سرِمون پر از سرصدا و جیغو فریاده 😰😰😰😰
معلم بودن برخلاف تصور عمومِ مردم که میگن کارشون نیمه وقته همش تعطیلن آلودگیو سرما گرما عید تابستون م ...
واقعا همینطوره، انکار تو اون ۵ ساعت در هیاهوی کامل داری کار میکنی. ذهنت چندین جا هست، فکر همه چیز رو باید بکنی. و واقعا مغز آدم رو خسته میکنه. من از مهر مهر صدام گرفته هنوز خوب نشده
واقعا همینطوره، انکار تو اون ۵ ساعت در هیاهوی کامل داری کار میکنی. ذهنت چندین جا هست، فکر همه چیز رو ...
بعد یککک نفر حرف بزنه بقیه میگن حوایمون پرت شد ، مادراشون میان میگن فلانی حولس بچه ی ما رو پرت کرد ، اون طرفو دعوا کنی تنبیه کنی مادرش میاد میگه چرا به بچم بی اجترامی کردی ، جنجال بشه راندمانو قبولیت بیاد پایین اخر سال باید توو ارزشیابی جوابگوی مدیر باشی ، قرتی بازیو لاکو ارایش کارمندای دیگه رو هم که نداری ، از وقتی شماره معلم رو مادرا دارن که هرروووززز توو پی ویش فضولیو دخالتو خبرچینی میکنن
بعد یککک نفر حرف بزنه بقیه میگن حوایمون پرت شد ، مادراشون میان میگن فلانی حولس بچه ی ما رو پرت کرد ، ...
امروز دیگه مادره میگفت مسق به بچه ها میدی حوابشو توگروه بفرست ما یه وقت اشتباه به بچه هامون یاد ندیدم. خواستم بتوپم بهش که تو بچه اتو درست تربیت میکردی سر کلاس یه ذره به معلمش اخترام بذاره ساکت باشه خودش یاد میگرفت نیازی به اموزش های تو نبود. انگار من بعد از ساعت کلاسی موطفم بشینم حپاب مشقارو توگروه هم بذارم. چه رویی دارن واقعا