امروز دو تا دختر تو مدرسه ما دعواشون شد
دو تاشون رفتن دفتر زنگ زدن باباشون
بابای یکیشون به نیت دعوا ۱۰ نفر و جم کرده بود با خودش آورده بود همه ام قمه به دست چنان داد و هوار و در و دیوار و میزدن که همه دانش آموزا و مدیرا از ترس مردیم همه همسایه ها جم شده بودن
مرده ام آخر سر دس دخترش و گرفت و اون دختری که با دخترش دعوا شده بود و تحدید کرد باباتو فلان میکنم رفتن بیرون از مدرسه مدیرمونم فورا زنگ زد مامور اومد ازش شکایت کرد مامور گفت امشب میگیرمش و تا کل اولیای دهنش آموزا رضایت ندن آزاد نمیشه
خیلی روز بدی بود
دعوا ام سره چیزای چرت و منم منم