2777
2789
عنوان

مهمون پررو

213 بازدید | 25 پست

خودم کارمندم 

بچم 6 ماهشه بشدت گریه ای و بغلی

تازه جا ب جا شدم و خونم روال نیفتاده

خودم مریضم بدنم درد میکنه از اعصابم 

این وسط شوهر احمقم که یک ماه میره چند روز میاد خونه به دمش جارو بسته با خودش مهمون راه دور آورده

هم بچه نگه میدارم هم آشپزی هم بشور بساب هم سرکار میام چون مرخصی هام استفاده شدن

خلاصه سگ شدم از دست شوهر نفهمم و این مهمونی که درک شرایط طرف مقابلو نداره

یک بارم پامو خونشون نزاشتم

2بار اومدن چند روز موندن

عروسی هم دعوتم نه خودم لباس دارم نه بچم

کلی هم کار عقب افتاده دارم یک ماه منتظر شدم این شوهر بی مسئولیتم بیاد انجام بده که اینجور شد دوباره چند روز دیگه مرخصی شوهرم تموم میشه باید بره سرکار یک ماهههه  

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

غذانپز محل نده خونه روتمیزنکن بگو وقت نکردم سرکاربودم مریضم حوصله ندارم بزارخجالت بکشه یارودیگ پانشه ...

اه دیشب خانمش سریع رفته گرفته خوابیده

من یه کوه ظرف شستم تا 2 شب 

صبحم پاشدم اومدم سرکار خانم تو خواب ناز بود

من از اقوام شوهر این مدلی زیاد داشتم و مثل یک کدبانو و مانند هتل ۵ ستاره بهشون سرویس میدادم و اونها هم پاشون و دراز میکردن و لذت میبردن . که کمکم زمان اقامتشون به چندماه میرسید .این میرفت اون میومد .جالبه که اصلا یکبار هم منو دعوت نمیکردن خونشون فقط بصورت تعارف بود .حرف بازو پست و تنبل و تن پرور بودن.و حضورشون واقعا اذیتم میکرد.

مریض شدم، شدم ۴۰ کیلو 

ازبس بیشعور بودن آخرش گفتن حتما خونه باباشم مریض بوده .

تصمیم گرفتم تغییر رویه بدم چون داشتن واقعا منو میکشتن .

وقتی کارداشتم توخونه بقیه کارها رو ازشون میخواستم انجام بدن برام مثل بچه داری ، سبزی پاک کردن و...

وقتی بیرون کارداشتم میرفتم به کارهام میرسیدم و وسایل و میزاشتم بیرون و بهشون میگفتم این غذارو اینجوری درست کنید تا من بیام .

هرچی تو یخچال داشتم جلوشون میزاشتم دیگه از این و اون قرض نمیگرفتم و از شکم خودم و بچم نمیزدم تا سفره رنگین و غذای چرب و خوشرنگ و لعاب هرروز و هروعده جلوشون بزارم .

خودشون رفتن و پشتم گفته بودن خودش کباب و مرغ میخوره ،کسی میره خونش غذای عادی میزاره .

یادمه به هرکسی تعریف میکردن همه اطرافیان حالشونو گرفته بودن و جوابشونو داده بودن .این بود که رفتن که رفتن🙃

آخرش میخوام بگم 

بیشعور بیشعوره 

واسش معرفت خرج نکن .


نیکی چو از حد بگذرد 

نادان خیال بد کند


همه دنیام ،همه سرمایه زندگیم بچه هامن . باهاشون بزرگ شدم مادرشدم .اصلن زندگی من از وقتیکه طعم مادری رو چشیدم شروع شد و اونوقت بود که انگار خدا منو دید و بهم همه چی داد . دستهای کوچولویی که هرروز لمست میکنه بغلت میکنه و بوست میکنه ‌.تمام تلاشمو میکنم تا آینده درخشانی براتون بسازم فسقلی های من . از خدا میخوام این حس ناب و به همه چشم انتظارهای نینی سایت ببخشه و خدا دل همه رو شاد کنه آمین یا رب العالمین 

حالا بگو چیکار کردهاسباب بازی دخترمو که روز دختر ۷۵۰ تومن خریده بودم رو برداشته برده بچه اشاعصابم به ...

وای چ ادمای بی شعور وبی لولی بودن خیلی شیک زنگ بزن برین بهش بگو ببقشید فک کنم بچتون اسباب بازی دخترمو ک تازه خریدم برده دخترم کلی گریه کرد چون دوروزه گرفتم براش

........ میدونم خیلی سخته هاولی طرف خیلی پروعه برین بهش اگ گفت حالابچس اورده وفلان بگو گلم من ۷۵۰ خریده بودم برادخترم بی زحمت پس مبلغو بزن من دوباره برادخترم بگیرم اونم بمونه برابچه شما

شوهرم نمیزاره اصلا اعصابم داغون شد

منم خودم روم نمیشه ولی خب بااادم پروباید عین خودش بود یااینکه پیام بده شرمنده عروسک دخترم قاطی وسیلای شما نشده؟ اخه کلی داره گریه میکنه براش

وای چ ادمای بی شعور وبی لولی بودن خیلی شیک زنگ بزن برین بهش بگو ببقشید فک کنم بچتون اسباب بازی دخترم ...

حالا رفتیم شهربازی

دخترش میخواست وسیله سوار بشه باید کارت شهربازی میخریدن

از من کارت گرفته رفته کارت شهربازی خریده تا بچه اش بازی کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792