واقعا چه جملات مزخرفی تو قدیم داشتیم!
منم مامانم همیشه می گفت دختر شوهر می کنه می ره می شه زن مردم ! دیگه برای اون خانواده می شی. من ساده هم دلم خوش بود که یه روز ازدواج می کنم و می رم تو یه خانواده دیگه و بالاخره اونها من قبول می کنند و خانوادت خودم پیدا می کنم. بعد ازدواج چقدر خودم هلاک کردم تا تو دل اون خانواده خودم جا کنم و منم جزئی از اون خانواده بشم! بس که اونها هم تو حرف و هم رفتار نشون دادن تو جزئی از ما نیستی تو دختر مردم هستی تو یه غریبه ای! دیگه امدم عقب، نه جزئی از خانواده خودم بودم نه جزئی از خانواده همسر! الان دیگه فقط مادر بچه ام و همسر شوهرم! می تونستم خیلی نقش های دیگه داشته باشم ولی کسی من نخواستم.
(عروس حمال می خوان که من نیستم )