من میدونم دختر خاله م چند سال گذشته چقدر سختی کشید و زندگیشو با چنگ و دندون نگه داشت بخاطر یه سری مشکلات تو زندگیش اما بچه هاشو رها نکرد امروز استوریشو دیدم.پسرش پزشکی دانشگاه تهران قبول شده از ته قلبم خوشحالم انگار که بچه ی خودم قبول شده و اینقدر انگیزه گرفتم که با تمام سختیهای زندگیم هرگز بخاطر خودم بچه هامو رها نکنم و مانع موفقیتشون نشم اینو بهش میگن فداکاری مادرانه