دعوامون شده بود سر شهریه باشگام
ماهی ۴۰۰ بود من وسط شهریور نوشتم مرتب رفتم تا وقتی که مدرسهها باز شدن و تایمش با باشگاه هماهنگ بود نتونستم برم
گفت میری نصفه پولو ازش میگیری منم گفتم نمیرم هر موقع وقت کردم میرم باشگاه دوباره
بازم شروع کرد که مگه پول من مفته میری میدیش به اینو اون و فلان و بهمان
منم گفتم تو ۸۰۰ دادی لباس خونگی برا تولد خواهر زادت ولی یبار برا من لباس خونگی نخریدی حالا هم فک کن این ۴۰۰ تومنو دادی به خودم رفتم اتواشغال خریدم
یهو کاسه شیشه ای رو بهم پرت داد خورد به دیوار شد هزار تیکه و گفت مکه بحث من پوله انقد زبون درازی میکنی
گفتم اره دقیقا بحثت پوله نگران نباش برات جبران میکنم
گفت پ دیگه کی میخوای جبران کنی گفتم تا یکی دوسال دیگه که درسم تموم شد افتادم سر کار گفت تا یکی دوسال دیگه من زیر خاکم مگه اوموقع جبران کنی
اون لحظه فهمیدم که زندگیم خیلی نابوده مامانم الان این همه منت میزاره سرم که از الان جبران کنم براش
واقعا متاسفم براش نه مهرو محبتی میده نه احترام میزارع