زنداداشم پسر شش سالمو از خونش بیرون کرده

اگر راست هم بگه برادر هم نداشته باشه اصلا زن خوب و درستکاری نیست که داره یکی رو تشویق می‌کنه که با خانواده شوهر چون خانواده‌ای خودش نیست

كار درستي نبوده بيرون كردن بچه ولي منم حوصله بچه مردم را ندارم يه سري بچه خواهرشوهرم ميومد تو دلم فحش ميدادم به خواهرشوهرم بچه ام را هيچ وقت به بهونه تنها بودن خونه مردم نميفرستم 

من وقتی بچه اولم تنهابوذ وخودم زیاد وقت میزاشتم براش،ولی خیلی بچه های خواهرمو دوس داش،خولهرمم کارمنده،هفته ای سه بار زنگ میزدم بیا نهار اینجا،اونم بابچه هاش میومدن و بازی میکردن یه ساعت،بعد میرفتن

ازخدا خاسته خیلی هم راضی بود،چون هم خسیسه شدید هم میکف از سرکار میام حوصله غذا ندارم بپزم

بعد چندسال یه خواهر آوردم براش،الان باهم سرگرمن و دیگه زیاد دعوتشون نمیکتم چون خودش سالی یه بارم آدمو دعوت نمیکنه

ولی بخاطر بچم مجبور بودم

دشمنی وجنگ کنه پیامم ناقص اومد

عزیزم زنه که از صبح تا شب تو خونه میمونه و طبیعیه که با فامیل خودش راحت تر از فامیل شوهر باشه...

مطمئن باش اگه مرد هم تصمیم بگیره یه بچه ای رو تنهایی با خودس ببره پارک طبیعتا با بچه ی برادر خودش راحت تر باشه تا با بچه ی برادر زنش و از نظر پذیرش مسئولیت هم همینطوره مثلا بچه ی برادر شوهر اگه میش عموش باشه و چیزیش بشه شاید خیلی راحت بگیرن تا اینکه دست جاری اتفاقی بیوفته 

جاری من سه تا بچه رو می فرستاد تو خونم گفتم دیگه نیارین،بچه هارو برده بود خونه همسایه از هشت صبح تا دوازده شب،یک هفته تمام،مزد همسایه با شوهرم آشنا بود زنگ زد گفت ده ساله ازدواج کردم اگر بچه می خواستم خودم میاوردم،

بیخود کرده 

پر رو شده

تو خونه س چکار میکنه

عزیزم بدون خودت بچه ت رو نفرست خونه ی کسی،ببر پارک خانه ی بازی یا حداقل خودت هم برو باهاش 

زن داداش آشغال خودم همین رفتار با بچه ی من کرد یه جوری میگه زن داداش انگار زن داداش بد جنس نمیشه. منم محل سگ بهش نمی‌ذارم اگه بیاد خونم پرتش میکنم تو کوچه عوضی گدا گشنه رو

اره بابا هیچ همبازی مث خواهرو برادر نیست برا بچه

بچه ادم دوتا داشته باشه شاید هزینه کردن براشون کمتر بشه 

ولی مهم اینه که شادتره

این خانم گفت بخاطر برادرم به زنش چیزی نمیگم چون بردار مهمه،ولی همون زن میگه برادر شوهر مهم نیست چون برادر من که نیست برادر شوهرمه،یعنی دعوا وجنگ بین دوتا برادر براش مهم نیست راحت می‌تونه کاری کنه برادرها به جون هم بیوفتن،ولی خاطره به یک زن غریبه اجازه بده به بچش توهین کنه چیزی هم بهش نگه چون زن برادرش هست مبادا برادر ناراحت بشه و دیگه خواهرشو به خواهری قبول نکنه 

بجا اینکه الان حرص بخوری و فحش بدی که گناه برات نوشته بشه از اول بچتو جایی نفرست که دعوت نشده شاید دوست نداره مسئولیت بچه ی شمارو قبول کنه زور که نیست!

و اینکه چه ربطی به گدا و گشنه بودن داره تو خونه ی همه یه لقمه نون برا مهمون پیدا میشه ولی دوست دارن اونو جلو کسی بذارن که با دعوت و احترام خونشون میاد نه کسی که طلبکار باشه و دیگرانو پرستار بچش فرض کنه...

همه ی اونایی که میگن چهپی میشه حالا بچه رو نگه میداشت یه بچه طفلک و فلان اگه یه خار تو پای بچه بره چشم طرفو درمیارن که یا مسئولیت قبول نمیکری یا باید مراقب میبودی....

خوب چه کاریه من خودم به شخصه نه مسئولیت بچه ی دیگرانو میتونم قبول کنم و نه کشش و اعصاب بچه کوچک دارم...

اگر هم بخوام بچه ی کسیو نگه دارم نباید زوری و طلبکارانه باشه که اگه قبول نکردم پشتم صفحه بذارن و گدا و گشنه خطابم کنن...

لطف و کمک باید اختیاری و آزادانه باشه اگه زوری و و طلبکارانه باشه دیگه میشه سواستفاده و بیگاری کشیدن

زن داداش من بچه هاشو همه جا می‌فرسته خونه همه می‌ره شام‌ونهار میخوره ولی هیچکس رو خونش راه نمی‌ده خودم دیدم بچه اشو یاد داد که خواهر زادمو که نصف سن پسرش هست رو کتک بزنه

اره دقیقا،دوسالو نیمم فاصله دارن،اولی پسره دومی دختر

عقلاشون عین همه

اونقدر میخندونن که نگو،پسرم ساده س طفلی ولی دخترم باسیاسته

خیلی بازی میکننذباهم خیلی هم دعوا میکنن😆😆

تو که خبر نداری از چیزی خفه شو 

 بی شعور بیکار   حرص نمی‌خورم دارم با آبجیم بستنی میخورم چشم تو کور😋