اصلا به نظرم هر جا خواستین برین از لین به بعد تا دقیقه نود نذارید بچتون بفهمه
مثلا میخواین برید رستوران لباس بپوشید و برید و هیچی نگید کجا میرید
البته یه وقتایی هم از اون نظر بپرسید
اینجوری هم عدالت برقرار میشه هم متوجه میشه همیشه نباید حرف خودش باشه
بابا چقدر سخت میگیری برای مریضی نیومده از بچه لذت و تفریحو دریغ نکن چقدر مضطربی گلم بچه بستنی نخوره چون شاید سرمابخوره غذای بیرونم همزمان با بستنی بخوره مریض میشه..نترس ادم زا مریضی دور از جون نمیمیره که شاید اتفاق نیفتاد اصلا
چقدر زندگی و دنیا رو سخت میگیرین باور کن یک روزی دلت تنگ میشه برای 8 سالگی فرزندت اینکه بردیش بستنی بخوره بعد بردیشون شام بیرون یه شب قشنگ روز دختر براش رقم زدین و چقدر ذوق و خاطره برای بچت زنده میشه..رها کن گلم چهارچوب های سخت ذهنیتو..زندگی همین لحظه هاست قدرشون رو بدون که گاهی خیلی زود دیر میشه...
قشنگ حاضر بشین برین شام بیرون سر راه هم دو تا بستنی براشون بگیر....زندگی رو سخت نکن به اندازه کافی خودش سخت هست گلم
اره یه دونه بخر و حالا کمی هم به کوچیکه بده باور کن هیچ بچه ای با بستنی خوردن سرما نمیخوره ..این خارجی ها رو ببین بچه هاشون توی خاک و کف زمین تو متروها میشینن عین خالشون نیست به بچه هاتون فرصت تجربه کردن چیزهای خوب رو بدین... تو کانادا خانمه هر روز صبح برف تا نیم متر بود بچه هاش داشتن بیرون با یک کلاه و یه شال بازی میکردن...بگذارین بچه هاتون تجربه کنند باور کن بستنی خوردن کسی رو نمیکشه ...رها کنین تا راحت تر زندگی کنند و خودتونم راحت کنین از این استرس و ترسها
