ماخونمون تازه ساختیم اناقامون هنوز در نذاشتیم من و پدرش با تمام احتیاط هایی ک حین رابطه میکنیم
وقتی متوجه شدیم بچه ها خواب عمیق هستن تو اتاق خوابمون ک در نداره و کاملا تاریک بود مشغول... بودیم پسرم تو حال خوابیده بود داشت میومد سمت اتاق ک همسرم متوجه شد تو همون تاریکی گفت نیا بابا داخل....
ازاونجایی ک من بخاطراینکع اتاق درنداره کامل لخت نمیشم آماده بودم رفتم بیرون گفتم بابا کمرش درده کیسه ابگرم برم براش بذارم پیروکسیکامم برداشتم رفتم سمت اتاق..
همسرم بعداز۱۵ روز اومده بود و ساعت ۴/۵ هم داره میره سرکارش...
ولی بدجورحالمون خرابه چون ک تو این سالها اینجورسوتی نداده بودیم...همین ک احساس میکنم پسرم متوجه شده حس عذاب وجدان دارم بنظرتون تو این سن ممکنه ازمن و باباش متنفربشهچیزی ندیده اصلا احتمال اینکه یکم صدا شنیده باشه هست ک البته همیشه بخاطر بچه ها رو سکوت کار میکنیم