سربازیش نزدیک بود اینجوری بود که هر روز تقریبا میومد خونه
دوست دارم برم ولی تواین وضعیت سختمه ۳ ۴ ساعت باید تو ماشین باشم نمیتونم زیاد بشینم اونجا هم حتما انقدر شلوغ میشه که نمیتونم دراز بکشم خیلی هم سنگین شدم حتی نمیتونم سر سفره بشینم غذا بخورم باید بشقابمو بگیرم دستم چون نمیتونم خم بشم در این حد
بستگی به ارتباطتون داره
اما زیاد حساس نباش
میگم که بسته به شرایط خودتون با هم دیگه صحبت کنید و توافق کنید که تصمیم چه باشه
مثلا اگر من باشم بسته به ارتباط و صمیمیتی که داریم اونا خودشون تماس میگیرند که نیا خطرناکه بهتره بمونی خونه
و منم میگم پس همسرم میاد ممکنه اونا بگن نه بذار بمونه مراقبت باشه یا بگن باشه بیاد و بعد از مراسم برگرده
کلا مشکلی ندارم بسته به شرایط خودم
اینجا مشکل اصلی شوهر خودمه
اونا اصلا اصراری ندارن که بیاین یا نیاین
ولی میدونم که اگر بریم حالا چه دوتایی چه شوهرم تنها خوشحال میشن
تازه اگر شوهر تنها بره یه جور دیگه هم خوشحال میشن میگن ببین چقدر ما واسش عزیزیم که زن پا به ماهش رو تنها گذاشته و اومده پیش ما
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
