2777
2789
عنوان

شما باشی این مهمونی رو میری

| مشاهده متن کامل بحث + 578 بازدید | 57 پست
من نمیرم چون اونجا نه میشه تایم زیادی بنشینی نه میشه هر دقیقه روی سرشون راه بری نه فضای ساکت و خلوتی ...

آره درسته بمونم خونه راحت ترم

ولی شوهرم میگه میخواد بره اونو چیکارش کنم😑

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بهشون بگو چون من حامله ام برگشت با مانمیتونید بیاید ولی من هوس مهمونی کردم باهاشون تعارف نکن

خودش باید بفهمه دیگه اینو که جامون تنگه ولی متأسفانه نمی‌فهمه و منم نمیتونم بگم بهش🥲

تازه راهمونم دورتر میشه

وای به کیسه آب فکرم میرفت به این نه😂

😅باور کن یهو دیدی زاییدیا

حساب کتابی که نداره!

من ماه اخر با اینکه سزارین بودم هیچ جا نمیرفتم😭از بس که از طبیعی ترس داشتم میخوابیدم فقط😅

خدایا بخاطر همه چیزایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی،ندادی بعدا میخوای بدی، خلاصه برای همه چی شکر

والا من رفتم و کیسه این پوکید دورازجونتون و سه هفته زودتر زایمان کردم

هرچی هفته های آخر استراحت کنی بهتر هست

همسرت هم نره بهتره بگه خانمم پا به ماه هست برا خودش که خطر داره بیاد تو راه

خودمم نمیتونم تنهاش بزارم

اگه هم رفتی احتیاط کن خیلی زیاد پشت ماشین بخواب و شوهرت بگو راه دوساعته رو سه چهار ساعتم بره یعنی یواش

این حرصم میده که شوهرم میرهمیگم اگر یه اتفاق اورژانسی واسم افتاد چی؟ میگه انشاالله که هیچی نمیشه😐

چه شوهر ییخیالی.

آدم زن پا به ماهش رو میزاره میره مهمونی شهر ديگه..


کاش زندگی برعکس شروع میشد ...پیر به دنیا میومدیم با یه عشق جوون میشدیمآخرشم یه شب تو بغل مادرمون میمردیم...
بری بهتره بنظرم آب و هوایی عوض می‌کنی من جات بودم میرفتم اینجوری شوهرت هم حس خوبی پیدا می‌کنه که برا ...

اصلا شوهرم واسم مهم نیست چون درستش این بود که اونم نره با این وضعیت من نمیتونم خونه تنها بمونم و اگر بره و من تنها بمونم انگار به من ارزش نداده

من گفتم توام نرو بعد از زایمانم کادو و شیرینی میخریم میریم خونشون ولی میگه میخوام برم

اصلا شوهرم واسم مهم نیست چون درستش این بود که اونم نره با این وضعیت من نمیتونم خونه تنها بمونم و اگر ...

چرا خودت باهاش نمیری برو خواهر زاده اش اومده حتما دلتنگشع  از سربازی اومده 

واقعا بیخیاله

ببخشید شوهرت از خودت که هیچی ولی از خانوادت حساب نمیبره بشوننش،سر جاش که زن پا به ماه رو میخوای ول کنی بری مهمونی؟

راستش این مدل مردا رو فقط تو نی نی سایت دیدم

کاش زندگی برعکس شروع میشد ...پیر به دنیا میومدیم با یه عشق جوون میشدیمآخرشم یه شب تو بغل مادرمون میمردیم...
والا من رفتم و کیسه این پوکید دورازجونتون و سه هفته زودتر زایمان کردمهرچی هفته های آخر استراحت کنی ب ...

مشکل شوهرمه دیگه که قبول نمیکنه با این وضعیت خودم اصلا دوست ندارم برم و نمیخوامم شوهرم بره و من تنها بمونم خونه 

تازه مطمئنم اگر بریم آبجیش میگه ما رو هم ببرین منم باید صندلیمو بکشم جلو که اینا پشت جا بشن حالا شما بگی بخواب

چرا خودت باهاش نمیری برو خواهر زاده اش اومده حتما دلتنگشع از سربازی اومده



بیچاره یک هفته ی دیگه زایمانشه چرا باید ریسک رفتن تو جاده رو به خودش بده؟

دیدن خواهرزادش مهمتره یا سلامتیه زن و بچش

کاش زندگی برعکس شروع میشد ...پیر به دنیا میومدیم با یه عشق جوون میشدیمآخرشم یه شب تو بغل مادرمون میمردیم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز