دوستان ۷ سالشه کلاس دومه، نه درساشو میخونه نه زبان تمرین میکنه کلاس موسیقی کودکانم قبلا میرفت خوشش نیومد دیگه نرفت، آنقدر که این بچه برای حل تکالیف و درس خوندن تنبلی میکنه که نگو، و الان حدود چند ماهه داره خون گریه میکنه برای پیانو، اونم پیانویی که وضع مالی ما به خردیش نمیرسه اصلا، آنقدر گریه کرد که بابام گفت حالا ببینم چی میشه شاید براش بخرم، اونم من مطمئنم اگه بخریم میذاره گوشهی خونه و نگاشم نمیکنه(اصلا جاهم نداریم) ولی بابام طاقت ناراحتی من و داداشمو نداره حتی اگه بی منطق باشیم، چیکار کنم بابام راضی شه تا پیانو نخریم چون گویا واقعا میخواد پول جور کنه
عزیزم پیانو بالای صد تومنه خیلی واجبه وقتی وضع مالی تون مناسب نیست حتما اوامر جناب رو مستجاب کنین؟
یه بار تو یه مجلسی یه گوشه نشسته بودم و حوصلم سررفته بود یه خانم انرژی مثبتی اومد پیشم و بدون مقدمه بهم گفت چه دختر خوشگلی چه صورت قشنگی و رفت اون جمله یه حس مثبت و رنگی رنگی بهم القا کرد که توطول بیست سال زندگیم تاحالا نچشیده بودمش و هنوزم وقتی بهش فکر میکنم قلبم اکلیلی میشه وهمون چند تا کلمه معمولی منو اون شب تبدیل کرد به یه دختر پرانرژی و شاد.از اون شب به بعد تصمیم گرفتم منم همین حس مثبتو به اطرافیانم بدم و خجالت و تکبرو بزارم کنار و هرکسی که در نظرم یه نکته مثبت داشته باشه بهش یادآوری کنم و بگم که چقدر خاصش کرده شاید تونستم منم همین حس نابو بهش بدم😍❤️
میگم دیگه بابام نمیتونه به بچه نه بگه وگرنه منو مامانم خودمونو کشتیم تا از سر هردوتاشون بندازیم بره
اتفاقا بعضی جاها بچه باید نه بشنوه تا قدر خانوادشو بدونه هنوز هفت سالشه اینجوریه ده سال بعد که تو دوران بلوغ باشه اصلا نمیتونین کنترلش کنین
یه بار تو یه مجلسی یه گوشه نشسته بودم و حوصلم سررفته بود یه خانم انرژی مثبتی اومد پیشم و بدون مقدمه بهم گفت چه دختر خوشگلی چه صورت قشنگی و رفت اون جمله یه حس مثبت و رنگی رنگی بهم القا کرد که توطول بیست سال زندگیم تاحالا نچشیده بودمش و هنوزم وقتی بهش فکر میکنم قلبم اکلیلی میشه وهمون چند تا کلمه معمولی منو اون شب تبدیل کرد به یه دختر پرانرژی و شاد.از اون شب به بعد تصمیم گرفتم منم همین حس مثبتو به اطرافیانم بدم و خجالت و تکبرو بزارم کنار و هرکسی که در نظرم یه نکته مثبت داشته باشه بهش یادآوری کنم و بگم که چقدر خاصش کرده شاید تونستم منم همین حس نابو بهش بدم😍❤️
موافقم، واقعا به بچه هایی که با گریه هرچی بخوان و به دست میارن حس خوبی ندارم، به آیندشون که اصلا حس ...
دقیقا سعی کن با مامانت حرف بزنی جلو این کار پدرتون بگیری
مامانت گناه داره به خدا نمیتونه کنترل کنه بچه رو ده سال بعد
یه بار تو یه مجلسی یه گوشه نشسته بودم و حوصلم سررفته بود یه خانم انرژی مثبتی اومد پیشم و بدون مقدمه بهم گفت چه دختر خوشگلی چه صورت قشنگی و رفت اون جمله یه حس مثبت و رنگی رنگی بهم القا کرد که توطول بیست سال زندگیم تاحالا نچشیده بودمش و هنوزم وقتی بهش فکر میکنم قلبم اکلیلی میشه وهمون چند تا کلمه معمولی منو اون شب تبدیل کرد به یه دختر پرانرژی و شاد.از اون شب به بعد تصمیم گرفتم منم همین حس مثبتو به اطرافیانم بدم و خجالت و تکبرو بزارم کنار و هرکسی که در نظرم یه نکته مثبت داشته باشه بهش یادآوری کنم و بگم که چقدر خاصش کرده شاید تونستم منم همین حس نابو بهش بدم😍❤️