اول بگم
من ی فرزند ناخواسته بودم حاصل گناه
مادرم یهو دی
پدرم مسلمان
تا الان همش خواب های عجیبی میدیدم و میبینم
اینم بگم من خیلی با خدا صحبت میکنم خیلی تو غم و شادی هام
پارسال قبل از اینکه بفهمم مادرم یهو دی بوده خواب حضرت موسی رو دیدم
ی بار هم خواب دیدم با مادرم همینی ک زن بابامه و بزرگم کرده رفتیم مشهد من وضو گرفتم ک نماز بخونم نماز مسلمونی اما نشد خاستم نماز بخونم روی سجاده روی مهر خون بود
ولی ی گروه دیگه ی قسمت دیگه وایساده بودن دستاشون روی سینه هاشون بود یهو دی بودن و میخاستن نماز مخصوص خودشون رو بخونن