من برای کارآموز دستیار دندانپزشکی به یک کلینیک رفتم ... یک دکتر خیلی سرش شلوغ بود وقتی دیدمش عجیب برام آشنا بود انگار از آشنایی نزدیک بود .. حتی چند بار هم دیدم بهم زل زده بود ...
چون سرش شلوغ بود اصلا حوصله نداشت ولی با من ملایم حرف میزد ... من فکر میکنم برای اون بنده خدا هم آشنا بودم ...