سلام.دوستان پسرم سه ماه دیگه میشه سه سال
از صبح تا شب تو خونه تنهاییم...هر ازگاهی می‌بریم خونه مادرشوهرم و مامانم و بعضی از فامیلای نزدیک
با خواهرشوهرامم رابطه نداریم....
در نتیجه پسرم همش دلش میخاد باهاش بازی کنم،بعضی اوقات بازی میکنم باهاش،مدادرنگی و میارم با هم نقاشی میکشیم و...
ولی دیگه خسته شدم تا کی باید بهم وابسته باشه؟
از طرفی تو این محلی که هستیم اصلا بچه کوچیک و..نیس که هر ازگاهی با هم بازی کنن
چیکار کنم؟؟
وای من مربی مهد بودم ..کلا درگیر بازی بودم باهاشون چقدم خوشحال بوده ن ..خمیر بازی بخر،کنارش بشین باهاش چیزی درست کن ..رنگ انگشتی بخر باهاش نقاشی کن ...چقد خوششون میاد بچه ها ..یا از این بازیای فکری بخر ..حتی شوهرتم باشه باهم سه نفری میتونین بازی کنین .مارو پله ..دبرنا و خیلی بازیای دیگه ..پازلم خوبه هر کارتونی که دوست داره پازلش و بخر واسه حافطه شم خوبه
خوشبحالتتتتتت
منم پسرم سه سالشه هیشکی ندارم تو شهر غربت شوهرم صب تا شب سرکاره
باز شما خانوادهاتون هست
حسرت موند تو دلم شب یکی شام دعوتم کنه یا من یکی شام دعوت کنم
یا دلم تنگ شد برم خونه کسی
دقیقا همین پسز منه
پسر من ی خواهر داره ی سال باهام فرق دارن
اما اصلا باهم نمسازن نمیدونم چرا
من صبح کار به کارشون ندارم
خونه هامو تمیز میکنم کارامو میکنم
عصر یا میبرمشون خرید
یا قایم موشک بازی می‌کنیم
یا نقاشی میکشیم
اجر بازی بعضی وقتا هم دوست داره تو کارای خونه کمکم کنه
گاهی وقتا هم میره پیش مادرشوعرم(باهم ی جا هستیم)
یادش بده خودش بازی کنه .عادت میکنه ک فقط با خودت بازی کنه
پسر من چهارسالشه میره تو اتاقش با وسایلش بازی میکنه نقاشی میکنه اصلا منو نمیخاد چون از اول کنارش نموندم ک بازی کنم
برای چند دقیقه میمونم بهش یاد میدم و میرم تا خودش بازی کنه
ببرش خانه بازی من میبردمش با بچه ها اونجا بازی میکرد
خمیر بازی، کارتون، پفیلا درست کنید، کیک با هم بپزین، با هم کتاب قصه بخونید، اتاقش رو با هم تزئین کنید، با هم ژله و سالاد درست کنید. پازل بازی. لگو بازی. برید پارک به جزئیات توجه کنید. مثلا رقص برگا توی باد. سایه درختا روی ذیوار. سایه خود ادم که دنبالمون میکنه. بو کردن یه گل. سلام کردن با یه پیشی خیابونی. سنگ جمع کردن.
خوب کاری میکنی بچه وابسته بشه پدر ادمو در میاره .پسر داداشم انقد وابسته اس .من چندبار ب زنداداششم گفتم .هی گارد گرفت .الان میگه توروخدا چکار کردی پسرت انقد مستقله پسر من تا دسشوییم نمیزاره برم
من میزارمش پیش باباش میرم بیرون اصلا کاری نداره
خونه مامانم میزارمش گاهی
ولی اون بنده خدا با اینکه پسرش همسن پسر منه همش در عذابه .
