من زیاد از علم سر رشته ای ندارم
فقط این را به تجربه فهمیدم که خیلی چیزها در حال چرخش هست،
یک دوره دختر وپسرها رها میشن وبه گناه می افتند وعذاب میکشن،
بچه های دوره بعدی چون از همون پدر ومادر عذاب کشیده هستند ونمی خوان بچه ها عذاب بکشن،بهتر تربیت میشن، و بچه ها ،یک کم نرمال تر میشن.
دوباره بچه ها ، چون از پدر ومادرهایی که زندگی نرمالی داشتند به دنیا میان و نمیدونند که تربیت تاثیر داره.، کاری ندارند به ادب کردن بچه ها،و به تکرار بچه ها را آزاد میگذارند تا به گناه می افتند واین چرخه ادامه پیدا میکنه.
واین میشه که هر دوره به دوره های بعدی یا خوب میگه یا بد ،بسته به شرایطی که توش بودن
کاش مشکلات به طور اساسی حل بشه تا هر دوره این مسئله تکراری تربیت خانواده تو سر هم زده نشه.
نمیگم تربیت خانواده بده، ولی ترببت کلی جامعه مهم تره تا اگر تو یک دوره ای پدر ومادرها هم سهل انگاری داشتند ،جامعه بازدارنده باشه و همه سربلند باشند.
منظورم این هست شرایط گناه در جامعه کم بشه وبا توجه به اینکه رشد فکری و بلوغ افراد متفاوته،زمینه هایی برای فاصله گرفتن از گناه وجود داشته باشه تا هیچکس متضرر نشه.
قوانین خوبه ولی قوانین باید طبق همه افراد با هوش متفاوت ،قابلیت اجرایی داشته باشه.