یکی از دوستامو میگم،باطن خیلی بدی داشت،زنگ میزد بهم راجب همه غیبت میکرد.نفرین میکرد و میگفت الهی فلانی بدبخت بشه چون شوهرش خوبه،کاش شوهرش طلاقش بده.به همه حسودیش میشد،هرکی خوشگل بود میگفت نه خیلی زشته....برا همه آرزوی بدبختی میکرد،بهم دروغ میگفت.پرتوقع بود و از همه آدما انتظار داشت.موذی بود میومد خونم تا کشوهامو باز میکرد.منم گذاشتمش کنار و اول خیلی سوخت از کارم و پشت سرم کلی بد گفت،محلش ندادم همه چی تموم شد.خداروشکر از وقتی باهاش قطع رابطه کردم حالم خوبه😍