2777
2789
عنوان

ظرفای مهمونی خانواد شوهرم همیشه پای منه چکارکنم

| مشاهده متن کامل بحث + 5849 بازدید | 161 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خاک تو سرت

تعریف و تمجید بقیه به چه دردت میخوره

این عفته رفتی از قبل از تو خونه بگو حالت بده و کمرت درد میکنه یا دلدرد داری به شوهرت بگو من با این وضعم روم نمیشه ظرف بشورم بعد ناهار بهم بگو استراحت کن تو نمیتونی بشوری

دیگه تعارفم نزن که ن بذار بشورم

فورا بگیر بشین مظلوم نمایی کن بلدی که و بگو وای ببخشید حالم بده

اگرم شوهرت نگفت خودت بگو ببخشید حالم خیلی بده حتی ظرفای ظهرمم نشستم برو بشین

جمعه شب منتظرم تگم کنی نتیجه رو بگی

چند بار مهمونی نرو که ببینند بود و نبودت چقدر فرق داره 

و یاد بگیرن تو خدمتکارشون نیستی

یعنی خدا نکنه حرف از خدا بزنی و یه عده فکر می کنند نماینده خدا رو زمین هستی و می ریزن رو سرت تا عقده هاشون خالی کنند!

شوهرت بگه چون اونا دست نمیزنن منم اجازه نمیدم زنم بشوره

همچین ادمی نیس 

میشناسنش 

پاش برسه میگ ب اسن ننممم بشور

کاربری دست سه نفره قسمم خوردیم تاپیکای همو نگاه نکنیم😐😂#کارآگاه بازی موقوف

جاریا را ولشون کن باید بری سراغ خواهر شوهرا.اونا خونه مادرشونه و نقش میزبانی هم دارند.اصل کار با اوناست حالا عروس هم کمک کنه بهشون.صداشون کن بگو کمرم درد میکنه زیاد نباید بایستم بیاید کمک که زودتر تموم بشه یا نصفشو بشور بگو دیگه نمیتونم شما بیاید.بچه یا هر چی ربطی به ظرف نداره.بچه را بدن دست پدرش یا دایی ها.

نه اتفاقا هوای اونا رو بیشتر داشته همیشه بامن مثل کلفتش رفتار کرده

آدما خودشون تعیین میکنن بقیه چطور رفتار کنن باهاش، منم یه جاری مثل شما دارم، هر وقت مادرشوهرم مهمون داشته باشه زنگ میزنه بهش بره جاروی خونشم بزنه مهمونی باشه باهم ظرفای شامو میشوریم ولی اون چای میاره میوه میاره اونارم جمع میکنه میشوره من دیگه کاریش ندارم چون حتما خودش دوست داره این کارو کنه

جاریام غیرسلام خدافظی توجمع حرفی نمیزننفقطم تو قیافه ان چون مادرشوهرزندگی شونو میخواست خراب کنهاحترا ...

خب نرو.  چقدر ساده ای که هر بار راه می‌افتی حمالی.   همه هم می بینند تو تبدیل شدی به حمال ولی براشون مهم نیست 


یعنی خدا نکنه حرف از خدا بزنی و یه عده فکر می کنند نماینده خدا رو زمین هستی و می ریزن رو سرت تا عقده هاشون خالی کنند!

عزیزم دستت و یه باند ببند بگو مچم در رفته دکتر یک ماهی گفته دستت تو باند استراحت باشه حتی شوهرتم نفه ...

راست میگه از داروخونه مچ بند بگیر یه کار سنگین تو خونه رو بگو انجام دادم مچم اسیب دید نمیتونم باهاش کاری کنم 

اگه گفتن پس ظرفاتو کی میشوره بگو والا یه تیکه یه تیکه تا شب به زور میشورم با اینکه تعدادمون کمه و ظرف کثیفمون کمه اما بازم مچم درد میکنه نمیتونم یه جا بشورم

تغییررویه بده اگرجمعه دعوتیدازچهارشنبه زنگ بزن گریه کن ازدردکمرنمیتونم پاشم پنج شنبه ادامه بده جمعه ...

خواهرم هروقت مهمون میاد ماهی یبار جلو زن داداشام همه ظرفها رو میشوره نمیزاره من دست بزنم روزهای دیگ لیوانچای خودشم جابجا نمیکنه ریاکاره بعد هروقت حوصله نداره ب مامانم میگ کدوم شب دعوتشون کنه ک خونه نباشه شیفت بیمارستان باشه 

بعد مامانم منو جلو مهمونها بده نشون میداد اونو خوبه

 
همسرت کجاست ،واقعا میبینه این همه ظرف میشوری ،کاری نمیکنه؟صداش بزن بگو بیا کمک زیادن نمیتونم همه رو ...

دقیقا داشتم به این فکر میکردم

اولین باری که خونه خواهر شوهر رفتم تو رودربایسی وایستادم پای سینک،همسرم سرگرم حرف زدن بود و متوجه نشد

بهش پیام دادم بیا ماشین ظرفشویی خونه خواهرت رو از برق بکش خسته شدم😅اومد گفت شما چرا اینجایی بیا بشین و....

از اون به بعد میگن شما بشین امیر ناراحت میشه😂😂🤦‍♀️

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز