نه تحویلشون ندادن گفتن خودمن دفنش میکنیم این بنده خداهم چون حالشون بد بود اون موقع دیگه پیگیر نشدن ح ...
مگه سنگ گذاشتن براش که میره دنبالش؟
همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
بهتر توضیح میدی؟؟؟بچه رو جایی نمیبرن که؟؟همش پیش مادره
نه تو دستگاه گذاشته بودن بچرو مادرشو مرخص میکنن فقط میگن یه ساعتایی بیا شیرش بده که بعد ۲ الی ۳ روز که بیمارستان بوده میگن مرده بچت ولی نمیدن بهش که دفنش کنه میگن خودمون دفنش میکنیم
خداجونم شکرت که تو دلیمو صحیح وسالم گذاشتی تو بغلم🙏😍🥰🙏🏻الهی که قسمتِ همه چشم انتظارا🤲🏻🥰😍