من کل اون دورانو در حال طراحی عروسک بودم
بعد که موج حملات موشکی ایران شروع میشد با همسرم میرفتیم دور میدون انقلاب، زیر فعالیتهای پدافند بللللننند مرگ بر اسرائیل میگفتم که بچم از اول وطنپرست بار بیاد
صداوسیما هم باهامون مصاحبه کرد
تو اون جمعیت کلی خانوما میخندیدن که شما دو نفسهای پس دو حنجرهای داد میزنی :)))))
یکی از خانوما بهم میگفت بگو ویارت چیه دلم میخواد باهات ارتباط داشته باشم ببینم بچهای که مامانش انقدر شجاع و وطنپرسته چه شکلی میشه (البته ببخشیدا اون میگفت، تعریف از خود نباشه)
منم گفتم من فقط یک ویار دارم اونم موشک زدن به کشوری که جرات کرده به ایرانم حمله کنه، اونا هم میگفتن به افتخار سردار آینده😂
جدا از غم از دست دادن هموطنام که خیییلیییی بابتش گریه میکردم جز حس عصبانیت از اینکه جرات کردن به ایران حمله کنن حسی نداشتم
هیچوقت این روی خودمو کشف نکرده بودم ولی واقعا من یلی بیمه ، من جنگی بیمه، من گنگستر بیمه😂😂