یاد شوهرم افتادم . اون وقتا دلم کباب میشد براش . تو کوجه نمیخوابید داد و بیداد نمی کرد ولی خیلی تلاش ...
دقیقا شوهر منم سه ماه تموم تو راه مدرسم بود
یه زمانی عشق رواز ته دل باور داشتم ولی الان اگه خودشوجلوم بکشه بگه خیلی دوست دارم نمیگم منم باور ندارم دوس داشتندهیچکسو تو زندگیم توهم باور نکن حتی اگه گریه کرد و گف بدونت نمیتونم باور نکن دوست داره فقط بهت نیاز داره همین