2777
2789

من ازدواج فامیلی کردم و عروس خالمم نا گفته نباشه که وضع مالی خوبی دارن خالم کارمنده سه خونه دارن و زمینو مغازه 

همسر من چند سال تهران بود و برادرش شهرستان پیش خالم اینا بود اقا سر ی اتفاقی اینا سر این پسر خالم ۲۰ سال پیش ۲۰۰ تومن دادن جای خون همسرمم سر این موضوع رفت تهران اینا فکر میکردن ک همسرم تهران میمونه و بی بهر (ارث) 

همسرم وقتی از تهران برگشت دلش پیش من گیر کرد شبو روز خونه ما بود کلی دعوا کرد با خانوادش که بیان خاستگاری من اقا منم دلمو دادمو ما ازدواج کردیم همسرم موندگار شد اینجا

خالم دو تا از خونه هاش نزدیک‌همه  و تقریبا از شهر کمی دوره یکی دیگ از خونه ها تو شهره زمانی ک همسرم تهران بود این برادرش خونه ت شهرو برداشته بود و خونه نزدیک ب روستا گذاشته بود البته خونه نزدیک ب رستا خیلیی بزرگه ۴۰۰ متر زیر بناشه اما کامل ساخت نبود ما هم ۵۰۹ تومن خرجش کردیم درسش کردیم هستید بقیش بگم؟

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بگین دیگه من کاردارم

آدمابازبانشون هم میتونن دلی روبشکنن هم میتونم دلی روبه دست بیارن هم میتونن قوت قلب باشن هم میتونن ته دلتوخالی کنن هم میتونن تکیه گاهت باشن هم میتونن پشتتوخراب کنن💔انتخاب باخودته دوست داری کدوم باشی؟!

من میدونستم که همسرم رو غریبه میبینن چون خرجی براش نکردن ت خرجای عروسی هم ب زور کمک کردن با هزار قهرو دعوا ب همسرم گفتم اگر خونه رو ب اسمت نزنی هر چی خرجش کنی میندازنت بیرون اولش شوهرم مقاومت میکرد تا ی روز خالم ب شوهرم گفته بود خونه رو فعلا دو دلم بهت بدم یا نه ت نگو برادر شوهرم میزارشون سر کار 

اقا ما هم چند تا نقش بازی کردیم ک اگ خونه رو ب اسممون نزنید پول کرایه کرد خونه نداریم میاییم میفتیم گردنتون ب زور ازشون گرفتیم

نخوردم لباس خوب نداشتم ب خانوادم سر نمیزدم مهمون خونم دعوت نمیکردم چون وام گرفته بودم پول نداشتم افتاده بودیم ت سختی 


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز