ارزشش رو داره ک واسه همیشه قید دانشگاه فرهنگیان رو بزنم و بخونم برای ی رشته ای مثل دارو
اگ امسال نرم دیگ هیچ وقت نمیتونم برم فرهنگیان
اما خب درامد و موقعیت یه دکتر داروساز رو بیشتر دوست دارم
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
خیر فرهنگیان و همین رشته ای که اوردی ادامه بده اشتباه محضه نرس
نرس منظورت پرستاره؟
چرا اشتباه محضه؟
درسته ک سختی بیشتری داره اما خب اینم لطفا در نظر بگیر ک من فقط 2 ماه برای کنکور خوندم
و امتحانات نهایی رو هم شب امتحانی خوندم
و دبیری اوردم
و خب میگم شاید دارو رو بتونم بیارم البت مطمئن نیستم چون از نظر روحی اعتماد به نفس کمی پیدا کردم هر چند حفظ ظاهر میکنم
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
نه میگم نری اون غلط املایی میگم همین چیزی که اوردی خب دروس انسانی با تجربی متفادته تجربی واقعا سخته ...
مرسی گلم
ولی رشته دبیرستان من تجربی بوده
دبیری زیست رو فقط از طریق تجربی میشه قبول شد
با دروس تجربی اشنا هستم
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
پس دیگه تصمیم گرفتی برای فرهنگیان؟چون الان تاپیک قبلیتو دیدم منم دقیقا حس تو رو دارم💔
نه هنو
چون تو سامانه ثبت نشدم فکر کنم فرصت انصراف دارم
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
به علاقه ام بستگی داره نزار حسرت بمونه بعضی چیزا ولی خب به هرحال هر رشته ای سختی های خودشو داره باید درخودت ای توانایی رو ببینی کانقدر موفق بشی ک بعدا حسرت نخوری ک بگی هی کاش فرهنگیان میرفتم
اینم بگم بعضی رشته ها از دور قشنگه ولی خیلی باید براشون تلاش کنی و صبر به خرج بدی