دخترم کل درساشو غلط نوشته بود کلاس تابهش گفتم چرا غلط نوشتی داشت فرار میکرد خونهی مادرشوهرمینا اخه تو یه ساختمونیم من از پشت گرفتمش مادرشوهرمم دیدم داره میاد سمت خونهی ما موهای دختر من بلنده من داشتم از پشت میگرفتش موهاشو کشیدم گفتم نرو البته ناخواسته
مادرشوهرم اومد دست بشکنه چرا میزنیش چرا از موهاش میگیری درسش نمیخونه که نمیخونه به درک من شب روزم شده درس دخترم رفته کلاس گوش نکرده هبچکدوم کلا غلط نوشته منم گفتم به شما ربطی نداره دختر خودم فردا ایندهاش مثل من تباه باشه خوبه بعد میگه تو مارو ادم حساب نمی کنی بهت یه چیزی میگیم بهت بر میخوره به من میگ مثلا تو مادری بد زر زر کنان رفت خونشون شوهرم سرکاره نمیدونه میخواد بگه مارو دعوا بنداز