سلام خانومامن کاربر هاچبک هستم من اهل بیرون رفتن نیستم الان دوره ای شده چ زشت چ زیبا باشی همه محو میشن
چون نگاهه میکنن من زیاد بیرون نمیرم اگر برم همیشه پوشیده و عبا دارم
اصلا تنهای بیرون نمیرم فقد با مامانم یا همسرم
چنددشب پیش باهمسرم و دخترم رفتیم پاچینی بگیریم منودخترم نشستیم تو ماشین یه لحظه دخترم ب طرف همسرم نگاه کرد گفت مامان آقات صدات میزنه
من پیاده شدم رفتم سمت آقام و ازم کارتشو میخواست وقتی وارد پاچبنی شدم همه نگاهم میکردن ن میخام بلف بزنم ن کلاس بزارم از فسقلی ب بزرگ سال
خودم خاکی ام و بدون آرایش هستم زیبای خفته نیستم
دیدم یه پدر پسری ک خیلی ساده پوش بودن مدام نگاهه من میکنن
پسره خردسال بود ب مامانش یواشکی گفت نگاه این چ خوشگلهه تو خوشگل نیستی
با گفتنش ناراجت شدم
نمیدونم یه حسی بهم دست داد همسرم متوجه شد بهش گفتم ببین همه میپرستند منو
همسرمم متوجه شده بود میخندید