2777
2789
حالا این یه قسمتش هستبخاطر محدودیت همه دوستامو از دست دادم اصلا بلد نیستم با یه پسر چطور رفتار کنم ه ...

منم این ۲ مورد رو دارم من باهردختری دوست شدم نزاشتن

ارتباط با مردا هم که صفر یکی نگام کنه فرار میکنم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حالا این یه قسمتش هستبخاطر محدودیت همه دوستامو از دست دادم اصلا بلد نیستم با یه پسر چطور رفتار کنم ه ...

من حتی با خانوما هم‌نمیتونم ارتباط بگیرم ،لال میشم نمیتونم‌دو کلمه حرف بزنم کسی هم که اومده کنارم نشسته باهام ارتباط بگیره میبینه من واکنشی نشون نمیدم پا میشه میره

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!

من 

الان ۱۹ سالمه وقتی میرم بیرون اظطراب اجتماعی میگیرم 

نمیتونم درست صحبت کنم استرس میگیرم 

دوستی هم ندارم چون محدود بودم نتونستم دوستامو نگه دارم

از فک کردن به اشتباهات گذشته دست بردار و به تلاش ادامه بده
منم این ۲ مورد رو دارم من باهردختری دوست شدم نزاشتنارتباط با مردا هم که صفر یکی نگام کنه فرار میکنم

اره من خیلی دوستای خوبی داشتم ولی کم کم با حرفای مامانم همشون از دست دادم

با کسی بخوام برم تو رابطه باید زجر بکشم از مخفی کاری بگیر تا چیزای دیگ بخاطر همین تصمیم دارم دیگ با هیچکس نرم تو رابطه

بعد نوجونی که بزرگترشدی تونستی به حالت عادی برگردی عین بقیه آدما؟روابط عاطفی تون چطوره؟من خودم نابود ...

به جز مدرسه حق رفتن به هیچ جا نداشتیم 

حتی اگه ضرورت داشت مثلاً به کتاب بخریم باید با خانواده میرفتیم

من الان ۱۹ سالمه وقتی میرم بیرون اظطراب اجتماعی میگیرم نمیتونم درست صحبت کنم استرس میگیرم دوستی هم ن ...

دقیقا مثل من 

من فقط حق دارم با ابجیای خودم در ارتباط باشم

وقتی با خواهرم برم بیرون باید از،استرس بمیرم که نکنه یه وقت داداشم زنگ بزنه  اگرم بفهمه بیرونم فوری میاد دنبالم میگ چرا به خودم نگفتی

اره دانشگاه که میزارن برم میدونی من پدر مادرم اصلا سخت گیر نیست داداشم خیلی بده خیلی

داداش من عین کابوس بود برام الانم میبینمش حالم بد میشه همیشه تهدید به اسیدپاچی قتل میکرد منو درحالی که ۱۳سالم بود یبارخاست منوچاقو بزنه خیلی جدی بود بقیه جلوش رو گرفتن یبارم جلوی همسایه ها کتکم زد فقط چون با دوستای دخترم رفته بودم بیرون  ترسش همیشه همراهمه

داداش من عین کابوس بود برام الانم میبینمش حالم بد میشه همیشه تهدید به اسیدپاچی قتل میکرد منو درحالی ...

من بچه بودم خیلی خیلی ازش کتک میخورم هیچوقت نمیزاشت بابام بفهمه 

اگ بهش کوچک ترین جیزی میگفتم فوری میومد کتک میزد

یادمه یکبار اسمش رو کج گفتم انقدر کتک خوردم ک نگو

مامانم هیچوقت هیچی بهش نمیگه هیچوقت نمیزارن بابام بفهمه منم حق ندارم بهش بگم

دقیقا مثل من من فقط حق دارم با ابجیای خودم در ارتباط باشموقتی با خواهرم برم بیرون باید از،استرس بمیر ...

بعد جالب اینه خود خانوادت بهت میگن چرا انقد منزوی چرا بیرون میری حرف نمیزنی ینی‌ می‌خوام سرمو بزنم تو دیوار 

منم فقط میتونم با آجیم برم بیرون 

رفتم کنکور بدم یه دختره اومد پیشم شماره مو گرفت که باهاش دوست بشم ولی وقتی پیام داد بلاکش کردم چون ترسیدم بگه بریم بیرون منم که خانواده ام اینجوری...

از فک کردن به اشتباهات گذشته دست بردار و به تلاش ادامه بده
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792