2777
2789

خیلی از خودم بدم میاد از بچگی چون نمتونستم ازدواج کنم و شرایط خوبی و ادمای خوبی دورم نبود و نقص عضو داشتم همیشه حس کمبود داشتم و خودمو تنها ترین ادم دنیا میدیدم 

برا همین با پسرای زیادی در ارتباط بودم و خودمو با اونا سرگرم میکردم...

چ شبایی ک خون گریه کردم انقد ک خودم و کوچیک میکردم برای موندنشون و حس گناه و عذاب وجدان از ی طرف 


امروز خیلی خستم دیگه تاب و تحمل ندارم...

 کاش خدا ی آدم خوب نصیبم کنه من واقعا توان و تحمل تنهایی رو ندارم😔😔😔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تنهایی یه درده ولی درد متاهلی صد برابر از اون

ما کردیم تو نکن

حالا ۱۵ سالمه نامزدمم ۲۵ سالشه(سنتی بوده)

حرف پشت حرف،حرف شنیدن از مادر شوهر/خواهرشوهر،خسیس بودن مردااا که ۹۰ دذصدشون اینطوریین،چیزی میخوای انجام بدی مثل ژل،زیبایی،میکاپ دلخواهت،لباس دلخواهت که شوهر نمیذاره بپوشی بخری بکنی

پس نگووو تنهامم چیزی فلان

 مجردی عالمی داره🙂🤝🏻

از بچگی از هر دستم دوتا انگشت کم دارم مادرزادی

عزیزدلم ناراحت شدم بابتش.خدابجاش حتماچیزای بهتری روبرات اماده کرده ناامیدنباش زندگی قشنگی های خودشم داره بشین عاقلانه فکرکن اینک نبایدتن به هرحاسته ای بدی چون همچین مشکلی داری برای خودت ارزش قائل شوکسی ک توروبخادبرات تاکوه قافم میادپس برای موندن کسی یابخاطراینک فقط توازطرف خوشت میادخودتوکوچیک نکن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792