۲۳سالمه چند ساله مدام فکر میکنم بهش و زندگیم بی معنا شده همش میگم ما که میمیریم چرا مثلا تلاش کنم پولدار بشم یا کلا هرکاری میخوام بکنم این میاد تو ذهنم تازگیا یه عزیزی از دست دادم بدتر شدم خیلی میترسم همش به وقتی فکر میکنم که میخوام جون بدم چون شنیدم یکی از اقواممون چطوری جون داد و واقعا خیلیی بهش فکر میکنم یه جوری فکر میکنم انگار نودسالمه میخوام بمیرم و کلا مرگ برام جا نیفتاده مثلا باورم نمیشه پدربزرگم مرده با اینکه یکسال میگذره
منم همینطور.اصلا نمیدونم چیکاد کنم بااین گرونیاام فرصت ازدواجو ازمون گرفتن همینطور تنها و بی کس
اینقدر دوست دارم شوهر ایندم پلیس نیروانتظامی (مخصوصاموادمخدد)باشه از اون پلیسا که قد بلندی دارن هیکلین بازوهای بزرگی دارن و چشم ابرومشکین ته ریش دارن و باهمه مغرورن و اخمو فقط با خانوادشون مهربونن😎یه صلوات بفرستین همینطور که میخوام بشه فرهنگیانم قبول شم.ریپلای کنید شادشم♥️😻
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
و این برای من غیرقابل باوره کسی که یک دقیقه پیش نفس میکشید زندگی میکرد الان دیگه نیست جوری که انگار هیچوقت نبوده این خیلییی دردناکه و من نمیتونم هضمش کنم