2777
2789
عنوان

خداهمین نزدیکیست

67 بازدید | 10 پست

نگران هیچی نباشین 

خداماروتنها نمیزاره بهش اعتماد کنید 

به لطف ومهربونی وحمایتش ایمان داشته باشین 

به آینده امیدوار باشین

خداهرگز ماروتنها نمیزاره

شکر که هستی الله❤️

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم ب این درد مبتلام بهشت جایگاهشون خدا بهت صبر بده🖤

انشالله فقط دعا میکنم مرتب بیاد تو خوابم یا انشالله خودمم همین پاییز بمیرم دیگه هیچ میلی و انگیزه ای برای زندگی ندارم جز دیدار پدرم

سخته عزیزم درکت میکنم چن وقته فوت شدن؟دور از جونت

سکته کرد سالم بود بدون هیچ بیماری اونم تو شرایط ک مادرم تازه عمل کرده بود ....خیلی آرزوی مرگ دارم بدون اون دیگه خانواده و زندگی برام بی معناست

سکته کرد سالم بود بدون هیچ بیماری اونم تو شرایط ک مادرم تازه عمل کرده بود ....خیلی آرزوی مرگ دارم بد ...

الهی بمیرم واسه دلت تو دو ماه من ک یکسال و نه ماه داره میگذره بازم ب زندگی قبلی بر نگشتم و بر نمی گردم هیچی بدون بابام خوب نیس فقط زندگی میکنیم ولی دل آدم خوووش نیس 

الهی بمیرم واسه دلت تو دو ماه من ک یکسال و نه ماه داره میگذره بازم ب زندگی قبلی بر نگشتم و بر نمی گر ...

اره دقیقا همینه از بچگی تو فقر بودیم بابام با پای شکسته به زحمت زندگیمون اداره میکرد انقدر درس خوندم تا برم سرکار تازه وضعیت بهتر شده بود این اتفاق افتاد انگار دیگه چیزی تو دنیا رنگ و شادی نداره نمیدونم چرا خدا انگار برا بعضیا نمیخواد خوشی بهشون بده 

اره دقیقا همینه از بچگی تو فقر بودیم بابام با پای شکسته به زحمت زندگیمون اداره میکرد انقدر درس خوندم ...

ن عزیزم اینجوری نگو قسمت ماهم این بوده من ته تغاری و سوگلی بابام بودم واسش جونمم میدادم ولی یک ماه بعداز عروسیم فوت کرد خیلیم بهم  وابسته بود تا الانشم روزی نیس ک ب یادش نباشم و جلو چشام نباشه چون خیلیییی مهربون بود بهترین بود قدرش ندونستم💔

ن عزیزم اینجوری نگو قسمت ماهم این بوده من ته تغاری و سوگلی بابام بودم واسش جونمم میدادم ولی یک ماه ب ...

خداروشکر کن حداقل عروسیت دید من تو خونم با یه مادر بی دست و پا و بشدت مظلوم و ازینا ک مدام باید دنبالش باشی با یه برادر بشدت بی مسئولیت و خوشگذرون فکر کن ما تو منطقه سرد هستیم خونه سرد الان بلد نیست بخاری بذاره چون تمام کارا با پدرم بود خورده و خوابیده با ۴۹ سال سن من باید پتوش جمع کنم عرضه یه نون گرفتن نداره مامانم ک اونجوری ....همه کاره خونمون بابام بود که رفت

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز