اوکی نمیدونم این حسم یا حرفام اشتباهه یا درسته ولی خب من آدمم بزار اشتباه کنم مگه تهش به کی قراره جواب پس بدم
قضیه از این قراره ک ما تو کوچمون یه همسایه داریم ک یه پسر و دختر داره من خیلی با اینا خوب نبودم تا این که دخترش اومد سمتم
و با من صمیمی شد منم چون حال روحیم خوب نیست سریع قبول کردم و زود با هم اوکی شدیم
دختره گفت انگار برادرش در مورد من تو خونه زیاد حرف میزنه یا اسم منو میاره
میگفت یبار سر صبح ک داشتن صبحونه میخوردن گرفت تو پوست شکلات قند گذاشت و گفت بزار هر وقت فلانی رو دعوت کردیم خونمون اینو بزارین جلوش و بعد به حرف خودش غش غش خندید🫨🫨
این هیچی همش تو کوچه با هم چشم تو چشم میشیم من چون فازی ندارم خوبم اما اون دست و پاشو گم میکنه
یا ک یبار دم در حیاطمون باز بود منم با کله ژولیده شلنگ دستم بود داشتم حیاطمو.میشستم سر صبح بود بعد این اومد رد شد چشمش خورد به من یه نیشخند زد و رد شد🤣😂من خجالتتتت
نظرتون چیه من توهم زدم؟؟