بچه ها من یک سال و نیمه عروسی کردم
و مشکلاتی داشتیم ک مقداریش از طرف من بود و سعی کردم باگ هامو اصلاح کنم
مواقع خوشی خوبه .... برام کم نمیذاره
ولی همسرم ب شدت عصبیه ... چند بار دست روم بلند کرده.... خدا نکنه بگم فلان جا نمیتونم بیام ... شروع میکنه رفتار ها و حرکات عصبی نشون میده ... خودشو میزنه درو دیوار رو میکوبه... رو خانوادش خیلی حساس شده ...به شدت ایراد میگیره از کارام.... و یک بحث ک‌وچیک مثلا سر ظرف شکسته ممکنه ما رو تا طلاق ببره..
مثلا اگر وسیله رو تو خونه گم کنه و من پیداش نکنم
شروع میکنه بحث و بحث و بحثثثث
ول نمیکنه .....اگر منم کش بدم تا دادگاه میرسیم
فاقد بلوغ عاطفیه
پریوده؟
یبار تا دادگاه برسین تا پیر نشی
اگه بخاطر جزئیات ریز مثل شکستن یه بشقاب
که خب رفتار شوهرت درست نیست
و به مشاور بگو درباره این موضوع با همسرت صحبت کنه
منم لایک کن
حس میکنم خودشیفته هست
نه فقط خودش ... کل خانوادش ....
و من دارم روانی میشم
من ک تو ۳۲ سال عمرم یک بار با کسی بحث مستقیم نداشتم
دیروز کار خدا بود .... داشتیم میرفتیم جلسه مشاوره سر یه برگه سوال باهام بحث کرد .... گفت و گفت و گفت....
بحثمون شد ....
و پیش مشاوره خودشو نشون داد
سلام جانم
میشه بگی هر دوتون چند سالتونه؟؟؟ُ
بچه دارین؟
چند تا؟؟
تا حالا شده با یه مشاور در این باره صحبت کنی؟
به نظرم یه طب سنتی ببرش اگر صفرایی باشه واسه اون باشه با یه سری رعایت های غذایی و دمنوش و اینا درست میشه یا مثلا سه روز در ماه که به خاطر ماه خونشون بالا میاد خودت میدونی رعایت میکنی یا با حجامت و اینا ممکنه خوب بشه
دنبال حرف گرفتن و وزگیش کپی شوهر منه فقط سگ محلی تونست روش جواب بده
حرکات هیستریک از خودش نشون میداد و حرف ها و رفتارهاش بد .....
من قبلش با مشاور تنهایی حرف زده بودم ...
وقتی اومد داخل با دل پررررر اومد
شروع کرد حرف و حرف و حرف
اولش کلا چون میپرید بین حرف های من مشاور خواست ک تنها حرف بزنم .... و مشاور چند بارم بهش توپید و حرف زد بهش
اومد داخل شروع کرد یجور بدی حرف زد
همسرم مواقع عادی خیلی با شخصیت و خوب حرف میزنه طوری ک همه میگن مهره مار داره
ولی اون اون روز روی اصلیشو نشون داد
مثل بابای منه شخصیت شوهرت ، بابام اگر در ماشینشو محکم ببندی حتی اگر از عمد نباشه فحاشی میکنه !!
مثلا چند بار پیش اومده بمن فحاشی کرده منم با تندی مثل خودش جوابشو دادم تا اونجایی که بتونه سر به سر من نمیزاره بمن توهین نمیکنه ! چون می‌دونه مثل خودش اعصاب ندارم میزنم میترکونمش
اما مامانم همیشه کوتاه اومد مظلوم بود
آنقدر که مامانم حرف می‌شنوه و بابام سرش داد و بیداد میکنه سر من نمیکنه !
درحالی که در گذشته ازین بدتر با من میکرد
توام با شوهرت دقیقا دقیقا مثل خودش رفتار کن
بی دلیل
یک روز که مهربان و سرخوش بود توام یک موضوع گیر بیار دعوا راه بنداز
بزار بترسه ازت حساب ببره
نترس کار به طلاق نمیشه
