2777
2789
عنوان

الان دقیقا30روزه که با خانواده ی همسرم قطع ارتباط کردم

| مشاهده متن کامل بحث + 3953 بازدید | 139 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم همچین تصمیمی گرفتم ولی مرددم که اگرجایی دعوت بشم اوناباشن برم یانه؟شوهرم مدام درحال خبربردن برای ...

دقیقا شوهر منم همین بود ....ولی ادمش کردم البته نه کامل ولی تا حدودی.....نرو عزیزم اگه هم رفتی اصلا محلشون نده دقیق مثل تصمیم من

چقدر عالی....پس منم میتونم تحمل کنم و ادامه دار باشه وقتی شما تونستین

من قسم خوردم تا روزیکه زندم نه اجازه میدم بیان خونمون نه من پامو میزارم تو خونشون این مدت هم خیلی جاها دیدمشون اما انگار حضور نداشتن و محلشون ندادم ای کاش از همون اول اینکارو میکردم

منم دقیقا همین افکار تو رو دارم اگه یه روز بیان خونم دیگه محلشون نمی‌دم...چون خیلی اذیتم کردن خیلی ت ...

ببین من مراسم دعوتی ها  نمی‌رم فقط  دوتا مراسم رفتم. اصلأ نزدیک شون نشدم 

ببین دقیقا همسر منم همین مدلیه ۲ سال و اندی هس ازدواج کردیمهمین ۵ روز پیش باهام دعوا کرد که بریم تفر ...

نه من متاسفانه یا خوشبختانه دیگه کوتاه نمیام در برابر این تصمیم حالا شوهرم خودشو تیکه تیکه هم بکنه دیگه من برای خودم ارزش قائلم

با قط رابطه مخالفم ولی با سر و سنگین شدن کاملن موافقم من الان ۲ساله خیلی عوض شدم تا دعوت نکنن خونشون نمیرم اونا هم خدارو شکر سه ماهی یبار دعوت میکنن خودمم سالی یبار دعوت میکنم سلام و احوال پرسیمو دارم اما خیلی رسمی و دیگه مثل قبل باهاشون صمیمی نیستم خودشونم فهمیدن رفتاراشون خیلی محترمانه تر شده

شب های هجر راگذراندیم و زنده ایم/مارا به سخت جانی خود این گمان نبود "شهریور به امید خدا باردار میشم و یه فرزند تپلی و سفید و خوشگل خرداد۴۰۵توبقل مامانو باباشه.برام دعا کنید

بهترین کارع حد حدود بزار ک‌ آخرش مثل من دست روت بلند نکن

منم به احترام همسرم پنج سال سکوت کردم و تحمل آخرش چیشد مادرهمسرم بی دلیل باهام دعوا کرد و زد تو گوشم البته همون جا از خجالتش در اومدم و چنان کوبیدم تو صورتش که تا روزیکه زندست یادش میمونه و قطع رابطه کردم و به آرامش رسیدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792