منم نزدیک یکساله قطع رابطه کردم و واقعا از این بابت خیلی خوشحالم خدا ازشون نگذره خیلی اذیتم کردن هیچوقت حلالشون نمیکنم
منم همچین تصمیمی گرفتم ولی مرددم که اگرجایی دعوت بشم اوناباشن برم یانه؟شوهرم مدام درحال خبربردن برای مادرش.دوستدارم کلاحذفشون کنم
ببین دقیقا همسر منم همین مدلیه
۲ سال و اندی هس ازدواج کردیم
همین ۵ روز پیش باهام دعوا کرد که بریم تفریح خانوادگی گفتم نمیام، گفت همین جمع کن برو و هزار توهین و تحقیر دیگه که من فقط سکوت کردم ...
اخرشم اومدم جمع کنم باز منو گرفت و با زبون خر کرد و مجبور شدم خانواده نحسش رو تحمل کنم
ولی واقعا دیگه بریدم... سر هرچیزی میگه جمع کن برو ... اینجا نیای طلاق اینجا نیای طلاق ... منم میخوام باز دیگه به زبون آورد واقعا پای همه چیزش وایسم
الان سه ماهه مادرشوهرم فوت شده..قبل از فوت خدامیدونه چقدر عذابم دادن..چقدرررتوهین و.چقدرغصه و حرص،و گریه و....الان راحت شدم بخدا..۱۴سال کم نیس ..
..دوتابرادرشوهردارم.جاریاکه باهم رابطه خوبی نداریم..الانم اصلا رفت وآمدنداریم..خلاص شدم
منم از دست مادرم شوهرم و دختر و دامادش خیلی ادیت شدم ولی امکان قطع رابطه نبود .الان خدارو هزار مرتبه شکر مادرشوهرم داره می میره و شرش برای همیشه از زندگی همه پاک میشه ! دخترش هم سر نامزدی بچش خدا حسابی حالش رو گرفت و نشوندش سر جاش ...
خوشبحالت واسه منم دعا کن
