2777
2789

یه پارک تحفه ای بغل دبیرستانمون بود سال اخر بودم 

رفتم نشستم روی تاب دوستمم نشست تاب بغلی

اون خودشو بلد بود هول بده من نه

یه پسره چشم ابرو مشکی اومد گف میخوای من هولت بدم اخع انگار نمیتونی

منم گفتم اره و دوسال باهم رابطع داشتیم و درنهایت با یکی دیگه ازدواج کردم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792