ساعت 15:۳۰ یه چادر گل گلی رو سرم در حالی که دارم به پسر بچه های تو کوچه قول فوتبال بازی میدم با همون تیپ هپلی؛ اومد مثل همیشه از جلوی در خونه بابابزرگم گذشت منم به رسم عادت با نگاهم بدرقه اش کردم خلاصه که گرگ بشی عاشق نشی
😳
ای جان😍
چرا همچین فکری کردی
به سنی رسیدم که عقل دلم با همدیگه کنار اومده باشم عاشق شدن چیز عجیبی نیست سن سالم ملاک نیست منم به مرز نوزده سالگی رسیدم
ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را
باااز هم ز شادی گم کردم دست و پای خویش را
گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم
دیدمش
و ز یاد بردم گفته های خویش را...
بعد اون هفت گل گفتم امضاتو عوض میکنی🤣🤣🤣🤣
آقا مزدوج شدنت فرخنده سفید بخت سعادتمند بشی برار💙💙
دادا ما هنوز اونقدر خاک بر سر نشدیم که بخوابم به نساجی لیگ یکی اونم در حالی که نه نفره است ببازیم تو یه نیمه هم از الهلال چهارتا نخوردیم به محمدان بنگلادشم نباختیم جام آفسایدی هم نداریم خداروشکر با چادرملوم مساوی نکردیم باز اگر حرفی موند در خدمتم یه استقلالی تو اوج ناامیدی هم عاشق تیم شه این منطق شما پیروز چی هایت حیا کن رها کن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
