مامانش در جریان رابطه ما هست خب
بعد اسمم ک ی چی دیگس از بس پسرش به من گفته شیرین شیرین میزنی مامانشم شیرین صدام میزنه
بعد صب بهم زنگ زد یهو مامانش اومد تو اتاق گف صب زود چرا شیرین بیداره بگیره بخوابه😐هیچی نگفتم
باز ظهری منو دوس پسرم تلفنی حرف میزدیم بعد من میخاستم ی کاری بکنم به شوخی میگفت غلط میکنی اینا بعد مامانش از اونور گفت صدبار بعد این هرهر خندید
من انقدر ناراحت شدم تلفنو قطع کردم بعد جالبیش اینه این شاکیه