2777
2789
عنوان

خودمو و یه نفر دیگه رو میذارم بگید کدوم خوشگلره

| مشاهده متن کامل بحث + 2629 بازدید | 167 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نمیاد تایید نمیکنن

اوه دوباره باید سه ساعت صبر کنی تا بیاد

خوب ترین ادمهابیشتر به دست خودشان می میرند فقط برای اینکه از بقیه فرار کنند و انها که باقی می مانند هیچ وقت درست درک نمیکنند که چرا کسی باید از انها فرار کند🏃🏃 👣👣👻✌

الهی قربونت بشم من میدونم چیا کشیدی خدا سر دشمن هم نیاره

الانم بعضی وقتا بهش فکر میکنم خیلی حالم بد میشه ولی حواس خودمو پرت میکنم مجبورم کاری از دستم بر نمیاد مشاور میگه خودتو سر گرم کن بهش فکر نکن مردا همینن

یعنی فقط شما و شوهر اون زنیکه فهمیدید بعد تصمیم گرفتید کسی متوجه نشه؟

نه من گوشی رو گذاشته بودم روی دوربین فیلم میگرفت 

چون شوهرم اون روز منو به زور میخواست ببره خونه مادرم شک افتاده بود به جونم 

اومدم شکم درست بود 

ولی هیچ وقت با دخترعمش فکر نمیکردم 

با فیلمی که تو دستم داشتم دختره و شوهرشو مهمون دعوت کردم 

کلی پذیرایی کردم چند مدل غذا درست کردم کلی سالاد و کیک و دسر 

بعدش به یه بهونه ای شوهرشو بیرون کردیم 

گوشیمو به تلویزیون وصل کردم و فیلم رو پخش کردم دختره و شوهرم دیدن 

شوهرم چاقو رو برداشت به سمتم زود گفتم اگه همین الان یه بلایی سرم بیاد این فیلم دست 4نفره میفهمنن خودت کشتی 

خیلی اعصبانی بودن هم دختره هم شوهرم 

اصلا زیر بار نمیرفتن 

گفتم باشه عیب نداره الان حسین بیاد اون نگاه کنه ببینه این فتوشاپه 

به تته پته افتاده بودن 

الهی قربونت بشم من میدونم چیا کشیدی خدا سر دشمن هم نیاره

فدات عزیزم. شوهر من با خیلی از خرابا بوده گردن نمیگیره هنوزم هست. مشاور میگه ولش کن کنجکاوی نکن زندگیتو بکن مردا اکثرا همینن

یعنی فقط شما و شوهر اون زنیکه فهمیدید بعد تصمیم گرفتید کسی متوجه نشه؟

بعدش دیگه شرط هایی که گذاشتم قبول کردن چون راه دیگه نداشتن 

باید در عرض چند دقیقه همه حرفامو میزدم وگرنه شوهرش میرسید 

من فقط میخواستم دختره از محلمون بره 

همسایه بودیم باهم 

گفتم 2روز فرصت میدم هرجور شده شوهرتو راضی میکنی از این محله میرین 

به تته پته افتاده بودن همش میگفت 2روزه نمیشه 

گفتم باشه پس 1هفته وقت داره 

1هفته نشد رفتن 

از شوهرمم حق طلاق گرفتم 

طلاهامو فروختم گفتم هیچ دخالتی نمیتونی بکنی 

ماشینش هم به نام خودم کردم

نه من گوشی رو گذاشته بودم روی دوربین فیلم میگرفت چون شوهرم اون روز منو به زور میخواست ببره خونه مادر ...

چقدر عوضین اینجور آدما هر کاری ازشون برمیاد به خدااا شیطون تو وجودشون اصلا

چقدر عوضین اینجور آدما هر کاری ازشون برمیاد به خدااا شیطون تو وجودشون اصلا

دقیقا میخواستن با چاقو یه بلایی سرم بیارن 

البته اینم بگم سرویس طلامو خودم برواشتم انداختم سر دختره گفتم من وقتی خونه بودم روی میز بود از وقتی تو اومدی رفتی نیست 

الان هیچکدومش خبر ندارن خودم برداشته بودم 

دختره رو مجبور کردم سرویس طلامو بگیره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز